وقتی کلمه‌ها آوار می‌شوند و ویران می‌کنند| قسمت پایانی

اساسا هیچ ارتباط اجتماعی بدون زبان امکان تولد ندارد. منظور از زبان هم نظامی از نشانه‌ها برای گفتن و شنیدن نیست.

کابل ۲۴: بلکه آن قدرت «تخیلِ» زاینده‌ای است که در هستی مرموز سرچشمه دارد و می‌تواند پدیدارهای اجتماعی جاندارِ محاط بر ما تولید کند. قدرت نیرومندی که به گواه شواهد تاریخی هراری، عامل بقای گونه‌ی «انسان خردمند» شده است.

این نیروی خالق همان قدرت رازآلودی است که پرتوی از آن به ما نیز ارث رسیده و فقط با آن می‌توانیم از اطراف خود فراتر برویم و مالک جهانی جمعی و اصیل برای خود باشیم.

این تخیلِ قدرتمندِ زاینده به نیروهای نهانی مستعد، حیات می‌بخشد تا از نهانگاه پنهان خود بیرون بیایند و با فرمان کلام، امکان ورودشان به قلمرو وجود و زمان فراهم شود.

«کلمات» امکان به مصداق درآمدن تمدن، پیشرفت، توسعه، رفاه، هویت جمعی و فردی، اعتقادات و بالاخره تمام جهان پدیداری ما را فراهم کرده و ما را انسان می‌کنند. «زبان» بنا به سرشتی که در رابطه با منشا خود تخیل دارد، دارای سطوح متنوع است.

اما می‌شود آن را در دو نحوه و حالت وجودی دید: حالت اول؛ زمانی است که ما این قدرت زبانی را در سطحی نازل و جدا از هستی اصیل به خدمت می‌گیریم تا در جهت مقاصد شخصی خود به کارش ببریم. حالت دوم؛ زمانی است که این خودآگاهی را پیداکرده‌ایم دریابیم به قول هایدگر، نقش واسطه‌گری داریم و زبان حامل پیام هستی است و باید با تمرین تفکر و سخت‌کوشی با حالت وجودی عصر خودمان رابطه‌ی اصیل برقرار کنیم و سخنگوی هستی بشویم.

در پایان این جستار مختصری به اولین حالت می‌پردازم تا ادامه موضوع را در سلسله جستارهای بعدی پی بگیرم. حالت اول؛ وقتی جریان می‌گیرد که بی‌توجه به سرشت اصیل زبان، این قدرت زاینده‌ را در جهت منافع شخصی به خدمت می‌گیریم و در زندان مفاهیمی گرفتار می‌شویم که توهم داریم ضامن درستی عمل ما هستند؛ چون قصه‌ای توجیه کننده برای ضعف اخلاقی، خودمداری‌ و ترس‌های عمیق‌مان دارند.

داعشی‌ها با کدام روایت از دین، سر انسان‌های دیگر را می‌بُرند و خودشان را منفجر می‌کنند؟

در این حالت نوعِ خاصی از «رابطه» با جهان برقرار می‌شود که بر مدار خصومت با هستی اصیل است، چون فقط یک طرز فکر و تلقی صُلب از زندگی را درست می‌پندارد و با آن به دنبال ثبات و امن کردن جهان‌ است.

وقتی این قصه‌ی توجیه‌کننده، بنیاد باور ناخودآگاه ما بشود، الگویی عملی برای فرزندان خود می‌شویم که یاد بگیرند همواره پی منافع فردی خودشان باشند.

در بطن فعالیت‌هایی که در این روابط متقابل ظاهر می‌شوند؛ تغییرات ایجاد شده در یکی، عناصر دیگر را تغییر می‌دهد و هریک از عوامل باز به سهم خود دستاوردی در کلیت پدیدار تولید شده دارد و‌ در تولد مجموعه پدیدارهای بعدی نقش ایفا می‌کند که آن هم به نوبه خود در تغییرات بعدی آن اثر می‌گذارد.

اختلاس‌گرانی که تجاوز به حقوق

دیگران را حق خود می‌دانند، فرزندان کدام نسل‌اند و با کدام روایت این حق را توجیه می‌کنند؟ کدام یک از ما با نوع فعالیت روزانه خود به بقای این روایت کمک می‌کنیم؟

با این که روایت‌ها چیزی جز یک مشت کلمه نیستند اما این قدرت را دارند به شکل ملموس و محسوسِ «فاجعه» بر سرمان آوار شوند.

مژگان خلیلی

مدیر خبرگزاری
کابل ۲۴ یک خبرگزاری مستقل است، راوی رویدادهای تازه افغانستان و جهان در ۲۴ ساعت شبانه‌روز. کابل ۲۴ در بخش‌ بازتاب‌ خبرهای تازه، تهیه‌ گزارش‌، ارائه تحلیل‌های کارشناسانه و حمایت از حقوق انسانی همه مردم افغانستان به ویژه زنان و اقلیت‌ها، و تقویت‌ و ترویج آزادی‌های اساسی و انسانی فعال خواهد بود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *