چرا باید به امر اجتماعی اندیشید و از آن سخن گفت؟

قلمرو جامعه شناسی سیاسی سه بحث است؛ مطالعه تاثیر جامعه بر سیاست، مطالعه منطق درونی سیاست ومطالعه تاثیر سیاست بر جامعه و اینکه حداقل آنکه جامعه شناسی سیاسی از ما می‌خواهد به دو مساله دیگر یعنی بنیان‌های اجتماعی سیاست و تاثیرات سیاست بر جامعه بیندیشیم تا هم دقیق‌تر بدانیم چه بر ما می‌گذرد و هم بدانیم بحران سیاسی جامعه را به چه اشکال متفاوتی می‌توان برطرف کرد.

کابل۲۴: تاثیر جامعه بر سیاست “تا حدودی” یا “بخشی” است، اما این تا حدودی را نباید وانهاد و بی اعتنا از کنار آن گذشت.این یک پرسش بنیادی است که ما چگونه جامعه‌ای هستیم که چه جمهوریت باشد و غیر آن، در نهایت با استبداد روبرو می‌شویم و میل به سرنگونی استبداد داریم؟

این چگونه جامعه‌ای است که بی اعتنا از کنار همه مشکلات خود چون آلودگی هوا، مرگ ناشی از تصادف، فساد اقتصادی، فساد آموزشی، فقر بخش‌های زیادی از جامعه، گسترش اعتیاد، نابودی محیط زیست، و…بی اعتنا می‌گذرد و چنان زندگی می‌کند که گویی هیچ مشکلی وجود ندارد.

در سوی دیگر، چرا باید به تاثیر سیاست به جامعه نیندیشید.

بی‌شک، سیاست در پی دستکاری جامعه و هدایت آن در مسیر دلخواه خود و در همراهی با منافع قدرت است. سیاست عنصری خنثی یا بی‌طرف و ناتوان نیست، برعکس، سیاست وجود فعالی‌ست که دائما چه به شیوه نیرنگ و فریب و چه در قالب طرح و برنامه و چه در چارچوب زور و خشونت سعی در یکدست سازی جامعه و از بین بردن فضاهای تنفس آن دارد تا آنجا که جامعه را بصورت مطلق تبدیل به یک نظم هماهنگ با خود سازد.

فشار سیاسی یا تلاش سیاست برای هماهنگی جامعه باخود در تمام دوران زندگی حاکم و محکومی بشر وجود داشته است.

اما آنچه که اندیشه را از جامعه می‌گیرد؛ تا جامعه از نقش خود در مناسبات چند گانه بی خبر باشد، ندیدن تصویر در آینده و افق زندگی است.

تخیل رو به آینده اگر نتواند زندگی جدای از شرایط فعلی را به نمایش بگذارد، تبدیل به توهم می شود. جامعه از این امر فاصله گرفته است که وضعیت در هر محیطی هرچه خراب تر باشد، نیاز به اندیشیدن به اتوپیا بیشتر و بیشتر احساس می‌شود.

ضرورت اندیشه به مسائل اجتماعی به مانند جاری کردن خود در رگ‌های خشکیده جامعه است. زمانی که اتوپیایی خواستن در محیطی شکل بگیرد، افراد آن جامعه ناممکن ها را طلب خواهند کرد و این ناممکن‌ها راهی در میان ناملایمات به سوی روشنایی خواهد گشود.

مهم خواست جامعه و فکر کردن به امر اجتماعی برای حل مشکلات اجتماعی است. جامعه یا بهتر است بگویم فرد درون جامعه چگونه باید مساله یا امر اجتماعی را پیدا کند، امر اجتماعی یا مساله اجتماعی همان زخم‌هایی است که در جامعه وجود دارد.

این زخم ها را چگونه باید باز شناخت؟ کانت، هانا آرنت، هایدگر و یا آگوست کنت کدامین فرد پاسخ‌گوی حل مشکلات ما و امر اجتماعی و یازخم‌های جامعه من است، چطور می‌توانم به امر اجتماعی فکر کنم؟

به نظر می رسد؛ باید پیش از مطالعه یا انتخاب فردی از میان افرادی که صاحب نظر هستند بدانیم که با خواندن و یا مطالعه آن فرد چگونه می‌توانیم به مشکلات فکر کنیم با خواندن کدام متفکر می‌توان مساله جامعه خود یا امر اجتماعی جامعه خود را باز شناسایی کنیم و با نظریات آنها مشکلات جامعه خود را حل کنیم.

به تعبیر آگوست کنت، اگر پدیده ها را نتیجه عمل انسانی بدانیم؛ شناخت انسان می تواند ما را به پی بردن بسیاری از مسائل حل نشده رهنمون کند. اجتماع و امر اجتماعی جز با پیوند داشتن انسان با انسان‌های دیگر و محیط بوجود نمی‌آید.

دکتر سید محمد تقی حسینی، دکترای روابط بین الملل نویسنده، مترجم و پژوهشگر روابط بین الملل.( سیاست و امنیت). آقای حسینی در کنار تدریس در دانشگاه با چندین رسانه چاپی و الکترونیکی همکاری داشته است. ایشان سابقه کار به عنوان محقق ارشد در برخی موسسه‌ها را نیز در کارنامه خود دارد. از دکتر حسینی در حدود ده سال فعالیت آکادمیک و رسانه‌ای؛ صدها مقاله علمی، یادداشت، تالیف کتاب، ترجمه کتاب، ترجمه مقاله و گفتگوهای علمی نشر شده‌است.

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *