زخم کاری نان

افغانستان در طول‌ سال‌های گذشته، بخش عمده‌ از مردم اش با فقر و غم جانکاه نان دست و‌ پنجره نرم کرده‌اند. در ۲۰ سال گدشنه نیز بسیاری از کارشنان اقتصادی معتقد بودند که در افغانستان قشر متوسط وجود ندارد یا فقر مطلق است یا طبقه مرفه.

کابل۲۴: در دو دهه اخیر، نیز کمک‌های کلان جامعه جهانی نتوانست ریشه فقر را خشک کند بلکه مشکلات طبقاتی را به شدت افزایش داد.
اکنون بازی نان و جان در افغانستان دوباره از نو شروع شده‌است. بخش عمده‌ جامعه در فقر مطلق بسر می‌برند و یک بخش اندک دیگر که در دو دهه گذشته، بر سر دخل و خرچ بودجه‌های کلان باد آورده مسلط بودند مرفه هستند.

در یک سال اخیر چه بر سر مردم آمد؟

خیابان‌های زیادی در کابل، نمایشگاه‌های لوازم خانگی شدند که فقر مجبور کرده‌است تا مردم خانه‌های شان تخلیه کنند و شکم‌های شان را پر.
میزهای، غذا خوری، کاسه و کوزه، دسترخوان و قاشق، فرش و توشک، حتی لباس های مردم در پیاده‌رو پهن است تا عابران خریداری کنند.

در گوشه خیابان شلوغ در جنب چمن حضوری کابل، مردمان زیادی وسایل خانه شان را به فروش گذاشته اند.

کمی‌ این‌طرف‌تر، مرد با ظاهر منظم و دل ریش روی وسایل خانه اش نشسته و عابران را برنداز می‌کند. پیشانی آفتاب سوخته، چشم‌های سرخ و آماس‌ کرد و لب‌های خشکیده اش نشان از پریشانی و غم کاری نان دارد.

مرتضی احمدی، ۲۸ ساله پدر یک دختر و یک پسر، می‌گوید در ۴ سال اخیر بطور فشرده کار کردم تا بتوانم وسایل مورد نیاز مدرن خانه را تهیه کنم، برای فرزندان ام اتاق خواب، و وسایل درس و مشق فراهم کنم ولی اکنون همه را لیلام کردم.

گلویش را بعض می‌فشارد و می‌گوید: “تصور کنید یک مرد ۲۸ ساله در یک سال هر روز و هر لحظه شرمنده زن و فرزند اش می‌شود، چه کسی این وضعیت را بر ما تحمیل کرد”؟

مرتضی کمی بخت با او یار است که توانسته در چند سال اخیر وسایل خانه خریداری کند و اکنون برای نان و زنده ماندن، وسایل خانه اش را می‌‌فروشد. در یک سال‌ اخیر ده‌ها مورد گزارش شده‌است که مردم به دلیل فقر، فرزندان شان را به فروش گذاشته اند.
نسیم ۴۷ ساله، که پای راستش را ماین از او جدا کرده‌است پدر ۳ دختر و ۲ پسر است. او‌ در کوه‌ کارته سخی زندگی‌ می‌کند. نسیم دختر ۱۳ ساله‌اش را به عقد مردی هم‌سن خودش درآورده‌است.
نسیم می‌گوید از اینکه ۵ فرزندم را از دست بدهم یکی را از دست بدهم بهتر است.

نسیم به فرزندان‌اش که در یک اتاق کوچک جمع شده‌اند نگاه می‌کند و می‌گوید. غمگینم از اینکه نازیه را زیر سن به عقدی مردی در می‌آورم که هم‌سن خودم است ولی چه چاره؟

نازیه چه‌ می‌گوید؟

نازیه؛ کودک خوش‌‌رو، مودب و با انگشت‌های کشیده و ناخن‌‌های “خینه‌” شده بازی می‌کند. می‌گویم اگر دوست نداری به سوال‌هایم جواب ندهی مشکلی نیست.

به پدرش نگاهی می ندازد که می‌شود اجازه صحبت کردن معنی کرد، پدرش می‌گوید بگو، بچیم بگو!

نازیه می‌گوید: دلم‌ به مادرم تنگ میشه، او کمر‌درد است و کارهای خانه گردن او می افته.

پرسیدم شوهرت ات هم‌سن پدرت است فکر می‌کنی آینده ات چطوری باشد؟

با انگشت‌های ظریف و ناخن “خینه” شده‌ موهایش را از روی چشم‌هایش را پس می‌زند و می‌گوید: نمی‌دانم”.

او به معنی واقعی کلمه کودک است و واقعا لز ازدواج و زندگی مشترک با یک مرد ۴۷ ساله هیچ‌چیز نمی‌داند.

داستان‌های از این دست در زیر آسمان افغانستان کم نیست. دختران زیادی از سن کودکی زیر آوار و بار رنج زندگی بزرگان قد خم می‌کنند و بزرگ‌سالان‌ی بسیاری از بازی کودکانه و نشاط بچگانه دختران مثل نازیه چیزی نمی‌فهمند ولی مردان سیاست برای استمرار قدرت و بازی‌های سیاسی شان یک شبه زندگی میلیون‌ها انسان‌را از این رو به آن رو می‌کنند.

غم نان، و اندوه غربت و دوری از وطن بسیاری از افغانستانی‌ها را در یک سال اخیر چند سال رودتر پیر کرده‌است ولی زخم کاری نان در داخل کشور عمیق‌تر از آن چیزی است که مردان سیاست درک کنند.

حمید شهاب

مدیر خبرگزاری
کابل ۲۴ یک خبرگزاری مستقل است، راوی رویدادهای تازه افغانستان و جهان در ۲۴ ساعت شبانه‌روز. کابل ۲۴ در بخش‌ بازتاب‌ خبرهای تازه، تهیه‌ گزارش‌، ارائه تحلیل‌های کارشناسانه و حمایت از حقوق انسانی همه مردم افغانستان به ویژه زنان و اقلیت‌ها، و تقویت‌ و ترویج آزادی‌های اساسی و انسانی فعال خواهد بود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *