امروز شیخالرئیس«ابنسینا»است، که پرفسور د.جمیل صلیبا لبنانی صاحب فرهنگ فلسفی او را به دلیل نوشتههای عربیاش بیشتر فیلسوف عرب قلمداد میکند تا فیلسوف اسلامی!.
کابل ۲۴: به این مناسبت گفتم به یکی از محققان ابنسیناپژوه بپردازم یعنی مستشرق هلندی دکتر «یوپلامیر»که رشته اقتصادش را رها کرد و به پژوهش در فلسفه و منطق فیلسوفانی چون فارابی و ابنسینا و ملاصدرا پرداخت در دانشگاه مصر و لبنان و دو سال هم در سالهای ۲۰۰۵ و ۲۰۰۶ در تهران در منطقه درکه ساکن بود و به تحقیق در نسخ خطی موجود در کتابخانههای ایران مشغول بود.
او کتابی منتشر کرد به نام (شهوت ابنسینا) تا نشان دهد که افسانهی علاقهی ابنسینا به شهوترانی و صیغه کردن افراطی زنان برساختی ناشی از تهمتهای دشمنان او بوده است؛ چندان که گفتند این فیلسوف و طبیب در اثر کثرت شهوترانی با زنان به بیماری قولنج مبتلا شد و در اصفهان درگذشت.
قائلان و باورمندان این دیدگاه در نسخ کهن کم نیستند تا جایی که خاورشناسانی چون گوستاو لوبون و جانمکگینیس و گلمان و سهیل افنان نیز حرفهای آنها را تکرار کردهاند.
ابن خلکان به تمسخر بیتی دربارهی ابنسینا ساخت که:
و لم یشف ما نابه بالشفا
و لم ينج من موته بالنجاة
يعني:
نه كتاب شفايش وي را از قولنج شفا داد و نه کتاب نجاتش از مرگ نجاتش بخشید.
اما لامیر که به زبان عربی و فارسی مسلط است نخست با بررسی نسخههایی از زندگی ابنسینا که به شاگردش ابوعبیدجوزجانی فیزیکدان و فیلسوف دیکته کرده، دریافت که بخشهایی از جملات آن کتاب تقطیع شده تا این عبارت زیر را نتیجه گیرند:
(ویشتغل بالمجامعة کثیرا فأثر فی مزاجه… حتی صار امره فی السنه… اصاب الشیخ قولنج)
با صرفنظر از نقطهچینهای عبارت بالا ابتلای بوعلی به قولنج در اثر افراط در شهوت و مجامعت با زنان بوده.
این عبارت به صورت تقطیع شدهی فوق در نسخی چون «تتمه الصوان الحکمه»بیهقی و«وفیاتالاعیان»ابنخلکان و همچنین«نزهه الارواح» شهرزوری و ابن القفطی و ابن ابیاصیبه از جوزجانی روایت شده که قولنج حکیم معلول کثرت شهوترانی وی عنوان شدهاست.
بعدها مستشرق معروف «گلمان» با اعتماد و اتکای به این نسخهها همین حرف را تکرار میکند و در میان دیگر خاورشناسان چون یک اپیدمی تکثیر میشود.
لامیر ابتدا با تحقیق در رسالهی خود شیخ بنام (رسالة فيالقولنج) درمییابد که ابنسینا چهار نوع قولنج را شناسایی و برای آن ۶۰عامل ابتلا را معرفی کرده که شهوت و مجامعت با زنان جزو هیچکدام آنها نبودهاست.
در ادامه لامیر در اثنای تحقیقات خود به نسخهای از املای جوزجانی که در دانشگاه استانبول نگهداری میشود دست پیدا میکند که تا حدی مشکل برایش حل میشود، و مشخص میشود مولفان نامبرده در بالا از عبارت یادشده با نقطهچین کلماتی را حذف کردهاند تا قولنج شیخ را به عامل شهوترانی او نسبت دهند.
لامیر با توجه به قدمت این نسخه درمییابد نظر شیخ و دیدگاه جوزجانی به هیچ وجه قولنج را مرتبط با کثرت رابطه جنسی معرفی نکردهاند.
و این شیطنت دشمنان شیخ در تقطیع کلام جوزجانی بوده که به چنین تصوری دامن زدهاست.
اما بدخواهان ابنسینا که بودهاند که دست به حذف و تحریف عبارات او زدهاند؟
مشخص است که بعد از کتاب(تهافتالفلاسفه) غزالی، متکلمان پس از او به دیدهی یک مرتد در ابنسینا نظر میکردند، و برای تثبیت این ارتداد نیاز به نسخهی زندگینامه جوزجانی داشتند تا شیخالرئیس را شرابخوار و آوازخوان و عشقباز و شهوتران جلوه دهند؛ این توصیفات از هرزگی، ارتداد او را استوارتر جلوه میداد.
و برای رسیدن به چنین هدفی نیاز داشتند (از «فقیل» تا «حقها» در عبارت شیخ، یک تقریر کامل) را حذف کنند که پرفسور لامیر توانست این غش و حذف را در نسخه استانبول از کتاب کشف و افشا کند.
این اثر «یوپ لامیر» توسط مترجم و پژوهنده افغانستانی عتیق اروند به فارسی برگردانده شده است.