جنگ اوکراین از نظر تاریخی شباهتهای غریبی با جنگ جهانی دوم دارد. اگرچه بهشکل رسمی تاریخ شروع جنگ دوم جهانی را اول سپتامبر ۱۹۳۹ یعنی روزی که آلمان نازی به خاک لهستان حمله کرده ذکر میکنند، اما در عمل، قوای متفقین به رهبری بریتانیا و با مشارکت حداقل شش کشور تا هشت ماه بدون اینکه اقدام نظامی مهمی انجام دهند تنها به محاصره اقتصادی آلمان پرداخت.
چیزی شبیه آنچه الان امریکاییها و اروپاییها علیه ولادیمیر پوتین انجام میدهند. از آن طرف ارتش نازی تهاجم به خاک لهستان را بهبهانه دفاع و حمایت از اقلیتهای آلمانیتبار آغاز کرد و پیش از آن بخشهایی از چکسلواکی و اتریش را به ادعاهایی مشابه بهخاک خود اضافه کرده بود.
اقلیتهای آلمانی ساکن اتریش، چکسلواکی و لهستان در آن زمان وضعیتی مشابه اهالی کریمه، دونتسک و لوهانسک داشتهاند. ترکیب جمعیتی و اختلافات ارضی در آن سالها نهایتا باعث شعلهور شدن آتش جنگی شد که ۷۰ تا ۸۵ میلیون نفر قربانی برجای گذاشت. حالا دنیا باچشمانی نگران وقایع اوکراین را دنبال میکند و مدام از خودش میپرسد آیا جنگ در اوکراین میتواند به سایر نقاط دنیا سرایت کند و منجر به وقوع جنگ جهانی دوم شود؟
شباهت ماجرای شبه جزیره کریمه با واقعه سودت
یک سال پیش از شروع رسمی جنگ جهانی دوم، نازیها با تحریک اهالی سودت، موفق شدند این قسمت از خاک چکسلواکی را جدا کنند. سودت منطقهای کوهستانی در چکسلواکی آن زمان بود که سه میلیون جمعیت آلمانی داشت و پس از وقایع جنگ جهانی اول بر اساس معاهده ورسای بخشی از کشور چکسلواکی به حساب میآمد. ساکنان آلمانی این منطقه ادعا میکردند توسط دولت جدید مورد ظلم قرار میگیرند و نازیها بههمین بهانه دخالت خود در منطقه را آغاز کردند.
در ۲۹ مارچ ۱۹۳۸ (نهم حمل ۱۳۱۷) نماینده آلمانی سودت در مجلس چکسلواکی خواستار استقلال شد و همزمان آلمان نازی در مرز چکسلواکی دست به تحرکات نظامی زد. شش ماه بعد به میانجیگری ایتالیا و انگلستان کنفرانسی در شهر مونیخ برگزار شد تا مثلا با روشهای دیپلماتیک راهحلی برای مسئله پیدا شود با وجود اینکه نمایندهای از شوروی یا خود چسلواکی در کنفرانس حاضر نبود، در نهایت نویل چمبرلین، نخستوزیر وقت بریتانیا اعلام کرد با هیتلر به توافق رسیده است و سودت به آلمان هدیه داده شد. ۱۰ روز بعد از این واقعه ارتش نازی وارد چکسلواکی شد و سودت را اشغال کرد.
فیلم سینمایی Munich: The Edge of War در سال ۲۰۲۱ براساس وقایع توافق مونیخ ساخته شده است و میتواند آنچه هیتلر قبل از شروع رسمی جنگ جهانی دوم رقم زد را بهخوبی توضیح دهد. نویل چمبرلین بهخاطر مماشات با نازیها در همین واقعه توسط تاریخ مورد سرزنش قرار میگیرد.
شباهت ماجرای لوهانسک و دونتسک با واقعه آنشلوس
یکسال و شش ماه پیش از شروع جنگ جهانی دوم واقعه آنشلوس رخ داد. براساس معاهده ورسای اتحاد آلمان نازی و اتریش منع شده بود، اما قدرت گرفتن نازیها در آلمان، دولت وقت اتریش را تحت فشار قرار داد و آنها بر اثر همین فشارها ناچار به استعفا شدند. با چراغ سبز دولت جدید که طرفدار آلمان بود، ارتش نازی قدم به خاک اتریش گذاشت. در تاریخ آمده پس از استقبال پرشور و تمام عیار مردم اتریش از هیتلر، دولت جدید اتریش بدون تصویب پارلمان، طرح الحاق کشور به آلمان نازی را پذیرفت.
دونتسک و لوهانسک دو منطقه مورد مناقشه اخیر روسیه و اوکراین بهگفته ولادیمیر پوتین بخشی از سرزمین تاریخی روسیه بوده و به این کشور تعلق دارد. هر دو نقطه از نظر جغرافیایی در اوکراین به منطقه دنباس تعلق دارند و تا قبل از وقایع سال ۲۰۱۴ اوکراین جمعیت زیادی را در خود جا داده بودند.
بهشکلی که اوکراینیها ۵۸ درصد جمعیت لوهانسک و ۵۷ درصد جمعیت دونتسک را تشکیل میدادند، اما پس از ناآرامیها و ادعای استقلال جداییطلبان، بخش قابلتوجهی از اوکراینیها این مناطق را ترک کردند. بهعنوان مثال تیمهای شاختار دونتسک و زوریا لوهانسک که برای طرفداران فوتبال در ایران شناخته شده هستند، طی همین مدت ورزشگاهها خود را در این نقاط فروختند و با پول آن ورزشگاههای جدیدی در داخل خاک اوکراین خریدند!
اداره مناطق دونتسک و لوهانسک تحت عنوان جمهوریهای خودمختار پس از وقایع سال ۲۰۱۴ میلادی عموما برعهده دولتهای منطقهای و نیروهای شبهنظامی طرفدار روسیه انجام شده است. با وجود اینکه بیشتر جمعیت آنها اوکراینی هستند، اما ۷۵ درصد آنها به زبان روسی حرف میزنند.
روز ششم اپریل ۲۰۱۴ هواداران روسیه در سه ولایت لوهانسک، دونتسک، و خارکیف اقدام به تصرف ساختمانهای دولتی کرده و خواستار برگزاری همهپرسی در مورد پیوستن این استانها به روسیه شدند. بیش از ۹۶ درصد رایدهندگان به خودمختاری لوهانسک رای دادند.
شباهت ماجرای اشغال لهستان با جنگ اوکراین
جنگ جهانی دوم با اعلان جنگ بریتانیا و فرانسه به آلمان نازی شروع شد. آلمانها در اول سپتامبر ۱۹۳۹ لشکرکشی به لهستان را شروع کرده بودند و بریتانیا و فرانسه خیلی سریع در دفاع از لهستان وارد جنگ با هیتلر شدند، اما دلیل اختلاف آلمان با لهستان چه بود؟ آلمان، اتریش و روسیه در سال ۱۷۹۵ سرزمینهای لهستان را بین خودشان تقسیم کردند و باعث شدند لهستان برای ۱۲۰ سال از روی نقشه دنیا محو شود.
پس از جنگ جهانی اول و براساس معاهده ورسای، لهستان مستقل دوباره احیا شد و اینبار آلمانیها به قرار گرفتن ناحیه صنعتی سیلزی در خاک لهستان اعتراض داشتند و ادعا میکردند دولت لهستان به آلمانیهای ساکن این نقطه ظلم میکند. اگر چه برخلاف سودت در چکسلواکی، این بار نتیجه همهپرسی برخلاف میل آلمانها رقم خورد، اما اقلیت آلمانی ساکن این نقطه حاضر به پذیرش حکومت لهستانیها نشدند. با افزایش فشار دولت لهستان و انتشار تصاویری از قتلعام آلمانی تبارها، هیتلر نهایتا به لهستان حمله نظامی کرد.
ترکیب جمعیتی پیچیده لهستان در زمان شروع جنگ جهانی دوم شباهت زیادی به وضعیت الان مناطق مورد مناقشه روسیه و اوکراین دارد. از منظر سیاسی هم دولت ولادیمیر زلنسکی تقریبا در حال تکرار همان اشتباهات استراتژیک دولت لهستان در سال ۱۹۳۹ است. لهستانیها در آن سالها بین دو دولت قدرتمند آلمان و شوروی قرار گرفته بودند و از هر دو طرف احساس خطر میکردند بنابراین تصمیم گرفتند از نظر سیاسی و نظامی به فرانسه نزدیک شوند. تقریبا کاری مشابه آنچه ولادیمیر زلنسکی با ناتو انجام داد. ادامه دارو کردن فشار بر اقلیت آلمانی ساکن لهستان اشتباه بعدی بود (باز هم مشابه اشتباه اوکراین در تحت فشار قرار دادن روسهای ساکن دونتسک و لوهانسک). بعد از شروع حمله آلمان، لهستان متوجه شد روی توانایی شرکای نظامی خود زیادی حساب کرده بودند، چون خاک خود فرانسه بهسرعت توسط آلمان نازی اشغال شد.
آیا یک تقابل گسترده در حد جنگ جهانی دوم در پیش است؟
آتش جنگ جهانی دوم پس از یورش آلمان به لهستان با دخالت بریتانیا و فرانسه شعلهور شد، اما پیش از آن وقایع متعددی در سایر نقاط دنیا رقم خورده بود که میتوانستند درباره وقوع جنگ گسترده هشدار دهند. مثلا یکسال و نیم پیش از آن، دنیا شاهد واقعه آنشلوس بود و چیزهایی مثل وقایع سودت و اشغال چکسلواکی را از سر گذرانده بود.
اینها حوادثی بودند که آلمانها در دنیا رقم میزدند، اما اگر یک سپتامبر ۱۹۳۹ را بهعنوان تاریخ رسمی شروع جنگ در نظر بگیریم نمیتوان از تاثیر اشغال نظامی اتیوپی توسط ایتالیا در سال ۱۹۳۵، شروع جنگ داخلی اسپانیا در سال ۱۹۳۶، حمله جاپان به چین در سال ۱۹۳۷ و حتی اختلافات مرزی ژاپن و شوروی در نیمه دوم دهه ۱۹۳۰ بهسادگی گذشت. در آن سالها جاپانیهای مستقر در مانچوکوئو و نیروهای شوروی و جمهوری خلق مغولستان مدام با هم درگیر میشدند.
هشت ماه پس از حمله آدولف هیتلر به لهستان، اقدام نظامی جدی علیه آلمان نازی صورت نگرفت
آلمان در همین سالها روی سودت (سودتلند) دست گذاشته بود و دولت بریتانیا خامدستانه تصور میکرد با امضای توافقنامه مونیخ میتواند آدولف هیتلر را آرام کند حتی نویل چمبرلین از رهبر نازیها قول گرفته بود با قبول الحاق منطقه سودت، در آینده ادعای ارضی جدید نداشته باشد.
آلمان هم چنین قولی داده بود (احتمالا شبیه قولی که ولادیمیر پوتین همین اواخر درباره خویشتنداری در اوکراین به سران کشورهای غربی داده بود) ما خیلی زود توسط شیطان وسوسه شد و… این سلسله وقایع نهایتا تنها ظرف مدت پنج سال باعث شد کل دنیا وارد جنگی خانمانسوز شود و ۷۰ تا ۸۵ میلیون نفر جان خود را از دست بدهند.
فاصله شروع حمله آلمان به لهستان و اعلان جنگ متقابل فرانسه، بریتانیا، استرالیا و نیوزیلند به آلمان در ابتدای جنگ جهانی دوم، تنها ۴۸ ساعت بود. سه روز بعد آفریقای جنوبی و ۹ روز بعد کانادا به این اتحاد اضافه شدند، اما تمام این کشورها حداقل برای هشت ماه اقدام نظامی جدی علیه آلمان صورت ندادند و ترجیحشان این بود که با ایجاد محاصره دریایی علیه آلمان و افزایش هزینههای جنگ به این کشور ضربه اقتصادی (شکل تحریمهای اقتصادی الان آمریکا و اروپا علیه روسیه) وارد کنند. نازیها هم با استفاده از زیردریایی به رویارویی کشتیهای جنگی و تجاری متفقین پرداختند که از این واقعه با عنوان نبرد آتلانتیک یاد میشود.
1 نظر