از سال ۲۰۱۴ و در جریان جنگ کریمه، گروهای از نیروهای داوطلب محلی برای کمک به ارتش اوکراین تشکیل شد که به خاطر محل شکلگیریاش به «گردان آزوف» موسوم شد. بنیانگذاران آزوف و جنگجویان آن همواره به عنوان افرادی با عقاید آشکارا نژادپرستانه و نئونازیستی شناخته شدهاند.
در طی سالهای اخیر دربارۀ تاثیرات و خطرات عقاید گروههایی از جنس «آزوف» همواره در رسانههای غربی مطالبی مطرح بوده است. اما حالا دوباره بحث دربارۀ این گروهها و عقایدشان شدت گرفته است. ولی ظاهرا جنگ اوکراین رویکردها را تا حدی تغییر داده است.
ولادیمیر پوتین در سخنرانیش برای توجیه حمله به اوکراین از قصد خود برای «نازیزدایی» از اوکراین صحبت کرد. از آن روز، مسئلۀ جایگاه و تاثیر گروههای نئونازی یا راستگرایان افراطی در اوکراین دوباره به بحث داغ رسانهها تبدیل شد.
رسانههای غربی رویکرد واحدی را در مقابل این حرف پوتین در پیش گرفتهاند. آنها میگویند مسئلۀ راستگرایی افراطی در اوکراین وجود دارد، اما آنقدر که پوتین ادعا میکند جدی نیست. اما وقتی به سابقۀ تحلیلها و اخبار منتشر شده در همین رسانهها نگاه میکنیم، به نظر میرسد که قبل از حملۀ روسیه به اوکراین، قضیه به شکل دیگری بوده است.
تحلیلهای رسانهای بعد از شروع جنگ
نمونههایی از تحلیلهای این دو هفتۀ اخیر را میشود در مقالات منتشر شده در «انبیسی نیوز» و «یو اسای تودی» مشاهده کرد.
یواسایتودی در مقالهای که همین هفته (پنجم مارس) منتشر کرده، ضمن تایید وجود دیدگاههای نژادپرستانه و فاشیستی در بعضی از گروههای مبارز اوکراینی، تلاش میکند تا پاسخی برای تبلیغات پوتین فراهم کند. در این مقاله چند دلیل عمده ذکر میشود تا نشان بدهد که حضور نئونازیسم در اوکراین به آن جدیتی که پوتین ادعا میکند نیست.
یکی از دلایلی که نویسندۀ مقاله از قول کارشناسان مطرح میکند این است که گروههای راستگرای افراطی مخصوص اوکراین نیستند و حتی در خود روسیه هم چنین سازمانهای شبهنظامیای وجود دارند. دلیل بعدی این است که باز هم «به گفتۀ کارشناسان» به نظر میرسد گروههای افراطی مثل «گردان آزوف» به تدریج از گذشتۀ خودشان فاصله گرفتهاند و دیگر حداقل به صورت آشکار از عقیدۀ برتری نژاد سفید پشتیبانی نمیکنند.
نکتۀ دیگری که مطرح میشود یهودی بودن زلینسکی رئیسجمهور اوکراین است. نویسنده با تاکید بر اینکه خانوادۀ خود زلینسکی تحت تاثیر هولوکاست قرار داشتهاند، این مسئله را دلیلی بر رد ادعای پوتین مبنی بر حمایت دولتی از نازیها در اوکراین میداند.
نکتۀ چهارم این مقاله این است که بر اساس آنچه از نتایج انتخابات مختلف میتوان فهمید، گروههای راستگرای افراطی فقط ۲ درصد طرفدار در بین مردم اوکراین دارند و بنابراین نقش عمدهای در سیاست اوکراین ایفا نمیکنند. نویسندۀ مقاله معتقد است که حضور این گروهها در اوکراین نسبت به سایر مناطق اروپا «حضوری حاشیهای و کوچک» است و دلیلی برای حملۀ روسیه نمیشود.
البته در این مقاله به این نکته اشاره میشود که «گردان آزوف» همواره پذیرای راستگرایان افراطی از کشورهای مختلف جهان بوده است و از اینجهت «بهشتی برای نئونازیهای سراسر جهان» به شمار میآمده؛ اما ادامه میدهد که حضور این چهرههای فراملی مطلب چندان جدی و مهمی نبوده و آنها فقط برای «گرفتن چند عکس با تفنگ» و «نوشیدن آبجوی اوکراینی» به آنجا میآمدهاند.
«انبیسی نیوز» هم در مقالهای که پنجم مارس منتشر شده دیدگاه مشابهی را مطرح میکند. نویسندۀ مقاله به یهودی بودن زلینسکی و آسیب دیدن خانوادۀ او در جریان هولوکاست اشاره کرده و با تاکید بر اینکه هیچ نسلکشیای توسط نئونازیها در اوکراین صورت نگرفته، ادعای پوتین را بهانهای عجیب و بیمعنا برای حمله به اوکراین تلقی میکند.
البته مقالۀ «انبیسی نیوز» ضمن رد ادعای پوتین، تاکید بیشتری بر واقعی بودن «مشکل نئونازیسم» در اوکراین کرده است. تاکیدی که در عنوان مقاله هم پیداست: «مشکل نازیسم در اوکراین واقعی است، هر چند که ادعای «نازیزدایی» پوتین درست نیست». این مقاله ضمن اشاره به حمایتهای گذشتۀ اوکراینیها از نازیسم، تایید میکند که در حال حاضر نیز راستگرایی افراطی در اوکراین در حال گسترش است و گروههایی مثل اسووبودا (Svoboda) حتی توانستهاند نمایندگانی را به پارلمان بفرستند.
نویسنده به گردان آزوف هم اشاره میکند و میگوید با اینکه کنگرۀ آمریکا در سال ۲۰۱۸ هشدار داد که کمکهای آمریکا به اوکراین نباید صرف تقویت گروههایی مثل آزوف شود، اکنون گردان آزوف به عنوان بخشی رسمی از گارد ملی اوکراین پذیرفته شده است.
تحلیلهای قبل از جنگ
اما رویکردهای رسانهای قبل از شروع جنگ تا حدی متفاوت به نظر میرسد. تحلیلهای قبلی تاکید خیلی بیشتری بر جدیت خطر نئونازیسم در اوکراین داشتهاند.
از جمله خبرگزاری «رویترز» در ماه مارس ۲۰۱۸ در مقالهای با عنوان «مشکل نئونازی در اوکراین» از «خطر قریبالوقوع» راستگرایی افراطی سخن میگوید که در حال «مسموم کردن فضای سیاست اوکراین» است. رویترز راستگرایان اوکراین را افراد خودسری معرفی میکند که از ارعاب و حتی زور برای پیشبرد اهدافشان استفاده میکنند؛ و نکتۀ مهم و خطرناک این است که آنها اعمال خشونتآمیزشان را تحت «حمایت تلویحی نهادهای اجرایی» انجام میدهند.
رویترز از قول نهادهای مردمی طرفدار دموکراسی نقل میکند که فعالان ضدجنگ، اقلیتهای نژادی و فرهنگی، دانشجویان خارجی، مراکز رسانهای و حتی نمایشگاههای هنری در اوکراین به طور مکرر مورد حملۀ گروههای نئونازی و راستگرای افراطی قرار میگیرند.
رویترز میگوید درست است که این نوع عقاید و گروهها در جاهای دیگر دنیا هم هستند، اما تاکید میکند که مسئله در اوکراین پیچیدهتر است. زیرا دولت اوکراین گروههایی مثل گردان آزوف را به عنوان بخشی از ارتش پذیرفته است و به این ترتیب جایگاهی رسمی به آنها داده است.
طبق این تحلیل، دولت اوکراین به خاطر حضور این گروهها در جنگ کریمه و دفاع در مقابل روسیه، خودش را بدهکار آنها میداند و به همین دلیل حمایتهای ویژهای را از آنها به عمل میآورد. مثلا حتی وقتی این گروهها مرتکب خشونت میشوند خیلی به ندرت و آن هم به صورت خفیف مجازات میشوند. حتی شهرداریهای کیف و شهرهای دیگر اوکراین به صورت رسمی به برخی گروههای راستگرای افراطی اجازه دادهاند که گشتهای شهری تشکیل بدهند.
نویسندۀ این تحلیل به میزان کم آراء انتخاباتی این گروهها اشاره میکند، اما در عین حال اذعان دارد که ارتباط نهادهای اجرایی و گروههای افراطی در سطح خطرناکی قرار گرفته است.
نکتۀ جالب دیگری که در این مقاله هست اشاره به آموزشهای نظامی و عقیدتی مخصوص کودکان توسط گردان آزوف است. (در ویدئوی زیر تصاویر و مصاحبههایی از کمپ تابستانی کودکان را میشود دید که در آنجا، کودکان ضمن آموزش کار با اسلحه، شعارها و شعرهای ضد روسی را هم یاد میگیرند. در ابتدای فیلم یکی از کودکان فریاد میزند: «ما فرزندان اوکراینیم؛ بگذار مسکو ویران شود، اصلا مهم نیست؛ ما بر همۀ دنیا پیروز میشویم؛ مرگ، مرگ بر روسها»).
نمونههایی از این نوع تحلیلها در سالهای اخیر کم نیستند. سایت «بیبیسی» در تحلیلی که در سال ۲۰۱۵ منتشر کرده، از قدرتگیری و «فعالیتهای بدون کنترل گردان آزوف» صحبت میکند و ضمن تایید نفوذ راست افراطی «در ارکان حکومت و از جمله پلیس» اظهار شگفتی میکند که «رسانههای اوکراین در این مورد به شکل محسوسی سکوت کردهاند». نویسنده در پایان مقاله میپرسد «چرا هیچکس حاضر نیست حقیقت را به مردم بگوید»؟
اما یکی از آموزندهترین تحلیلها را در مقالۀ سال ۲۰۱۹ نشریۀ «فارن پالیسی» به قلم مایکل کولبورن (Michael Colborne) میتوان دید. کولبورن روزنامهنگاری است که به طور ویژه بر مسئلۀ راست افراطی تمرکز دارد و اولین کتاب دربارۀ ماهیت و گسترۀ جنبش آزوف را هم در ابتدای سال ۲۰۲۲ منتشر کرده است.
کولبورن در این مقاله ضمن روشنگری دربارۀ ماهیت جنبش آزوف به چند نکتۀ کلیدی اشاره میکند که اهمیت و جدیت خطر نئونازیسم در اوکراین را نشان میدهند. کولبورن جنبش آزوف را (که از نظر او خیلی فراتر از صرف یک گردان نظامی است) «گرهگاهی کلیدی در شبکۀ جهانی راستگرایی افراطی» معرفی میکند که اوکراین را به «کانون جدید راستگرایی در سطحی فراملی» تبدیل کرده است.
کولبورن میگوید بر خلاف بعضی ادعاها «واقعیت این است که آزوف دقیقا یک جنبش خطرناک نئونازی و افراطی است و بعضی از برجستهترین اعضای آن از تروریسم راستگرا حمایت میکنند».
کولبورن از راستگرایان و نئونازیهای روسی نام میبرد که از روسیه به اوکراین آمدهاند و به آزوف پیوستهاند. آنها خود را تبعیدیهای ضد پوتین مینامند. افرادی مثل الکسی لوکین (Alexey Levkin) و نیکیتا ماکیف (Nikita Makeef) از جملۀ این افراد هستند.
به گفتۀ کولبورن این افراد صراحتا از عقاید افراطی و حتی تروریسم حمایت میکنند. مثلا نیکیتا ماکیف در بیستم مارس ۲۰۱۹، پنج روز بعد از حملۀ تروریستی به مسجد النور در کرایستچرچ نیوزلند، در صفحۀ اینستاگرام خود از مهاجم این حادثه ستایش کرد و شعری با مضمون جنگ صلیبی برای او نوشت. در جولای همان سال زلینسکی رئیسجمهور اوکراین به ماکیف تابعیت اوکراینی اعطا کرد.
کولبورن در این مقاله از سربازگیری بینالمللی آزوف سخن میگوید که حتی نگرانیهایی را در آمریکا برانگیخته است. در سپتامبر سال ۲۰۱۹ افبیآی یک سرباز ارتش آمریکا را دستگیر کرد که قصد بمبگذاری در یک شبکه خبری را داشت و گفته بود که میخواسته بعد از این کار به اوکراین برود و به آزوف بپیوندد.
وقتی مکس رز (Max Rose) نمایندۀ وقت کنگرۀ آمریکا در نامهای با امضای ۳۹ نمایندۀ دیگر از مایک پومپئو درخواست کرد که گردان آزوف را به عنوان گروهی تروریستی معرفی کند، واکنشهای زیادی از سوی مقامات عالیرتبۀ سیاسی در اوکراین برانگیخته شد که نشاندهندۀ نفوذ و اهمیت زیاد آزوف در بین مقامات سیاسی بود.
از جمله کسانی که از آزوف دفاع کردند نمایندگان همحزبی رئیسجمهور زلینسکی در پارلمان اوکراین بودند که گفتند این نامه تلاش میکند «یکی از آراستهترین واحدهای گارد ملی اوکراین» را به عنوان تروریست معرفی کند و این روح و قلب مردم اوکراین را جریحه دار کرده است.
مقایسۀ تحلیلها
حالا میتوان تحلیلهای قبل و بعد از جنگ و دلایل و ادعاهای مطرح شده در آنها را در کنار هم قرار داد و مقایسه کرد.
الف- تحلیلهای کنونی بر یهودی بودن زلینسکی تاکید میکنند و این را سندی برای عدم ارتباط دولت با نئونازیها میدانند.
اما تحلیلها و اطلاعاتی که قبلا منتشر شدهاند حکایت از نفوذ جدی این گروهها در ارکان حکومت دارند و از جمله شواهدی ارائه میکنند که حاکی از حمایت شخص زلینسکی و همحزبیهایش از افراد و گروههای نئونازی است.
ب- تحلیلهای کنونی به درصد کم آراء انتخاباتی به نفع راستگرایان افراطی اشاره میکنند و بنابراین حضور آنها در سیاست اوکراین را حاشیهای به حساب میآورند.
اما تحلیلهای قبلی تاکید دارند که تاثیرگذاری این گروهها صرفا از راه دموکراتیک نیست بلکه از راه ارتباطات مخفی با دستگاههای حکومتی و پلیس و همچنین اِعمال خشونت آشکار و ارعاب در سطح جامعه است.
ج- در تحلیلهای کنونی، راستگرایی افراطی و نئونازیسم مسئلهای همهجایی تلقی میشود که اوکراین هم فقط یک نمونه از آن است.
اما تحلیلهای قبلی اوکراین را کانونی ویژه برای راست افراطی به حساب آورده بودند که به دلیل حمایتهای دولتی و رسمیتبخشیدن به فعالیت این گروهها، به سوی آیندهای خطرناک در حرکت بوده است.
در نهایت مقصود این نیست که حضور گروههای نئونازی در اوکراین میتواند دستاویزی برای حملۀ خارجی گسترده و ویران کردن زیرساختهای این کشور و کشتن غیرنظامیان باشد. نکته این است که واقعیت حضور جدی نئونازیسم در اوکراین نباید در سایۀ تبلیغات دوسویۀ روسیه و غرب مغفول بماند و در زیر غبار پروپاگاندا پنهان شود