نگاهی به گونه‌های اسلام سیاسی در افغانستان

اسلام سیاسی معاصر در کشاکش هویت و تجدد”، یکی از بهترین منابع و کتب در  این زمینه‌  است که مطالعه‌ی آن برای پژوهشگران حوزه‌ی اسلام سیاسی، دانشجویان علوم سیاسی و الهیات و نیز علاقمندان این عرصه ضروری پنداشته می‌شود.

نویسنده‌ی کتاب، رضوان السید و مترجم آن از عربی به فارسی، مجید مرادی رودپشتی می‌باشد. این کتاب در سال ۱۳۹۷ از سوی انتشارات دانشگاه مفید در ایران به نشر رسیده است.
نویسنده‌ی کتاب بر این باور است که اسلام سیاسی، دارای دو گونه است:
۱. اسلام سیاسی اصلاحی
۲. اسلام سیاسی احیایی یا بنیادگرایانه.
رضوان السید، معتقد است در نخست اسلام سیاسی اصلاحی ظهور نمود. از سال ۱۸۵۰ تا ۱۹۴۹ اسلام سیاسی اصلاحی، نفوذ زیادی میان مسلمانان و جوامع اسلامی داشت. اما نفوذ اسلام سیاسی بنیادگرایانه از سال ۱۹۴۹ شروع گردیده و تاکنون ادامه دارد.

السید معتقد است برای اسلام‌ سیاسی اصلاحی، مسئله‌ی اصلی، “ترقی یا پیشرفت” بوده است. اما برای اسلام سیاسی بنیادگرایانه مسئله اساسی پیشرفت نیست، بلکه، “هویت” است. در مرحله اصلاحی، مسئله اساسی این بود که چگونه مسلمانان از تقلید و رکود نجات یابند و از نوزایی غرب بیاموزند و سپس از استعمار و وابستگی نجات یابند. اما در مرحله‌ احیایی، ایده سنت‌گرایی یا فرهنگ ملی و اسلامی و چگونگی خروج از استعمار و تهاجم فرهنگی به مسئله‌ی محوری مبدل شد.

گره غرب، دغدغه اساسی هر دو جریان است. اسلام‌گرایان اصلاحی در پی مشارکت با غرب بوده‌‌اند، اما احیاگرایان در پی ستیز با تمدن غربی‌اند. اسلام‌گرایی اصلاحی را نویسنده در تقابل با اسلام‌گرایی احیایی می‌داند.

سید جمال‌الدین افغان، محمد عبده، شکیب ارسلان، عبدالرحمن کواکبی، قاسم امین و خیرالدین تونسی، اسلام‌گرایان اصلاحی بوده‌اند. آنان خواهان پیشرفت مسلمانان، “مدرنیسم اسلامی” و “تجدد دینی” بوده‌اند. نویسنده؛ رشید رضا، ابوالاعلی مودودی، سید قطب و ابوالحسن علی ندوی را از پیشگامان اسلام سیاسی احیایی معرفی می‌کند.

اگر بخواهیم این پدیده را در افغانستان را با توجه به تحلیل‌ها، مفروضات و باورداشت‌های آقای رضوان السید در این کتاب تحلیل کنیم، می‌توانیم با اندکی تسامح بگوییم که احزاب جمعیت اسلامی، اتحاد اسلامی، محاذ ملی، حرکت اسلامی و وحدت اسلامی تا حد زیادی باورمند به اسلام سیاسی اصلاحی بودند و هستند. اما حزب اسلامی آقای حکمتیار و تحریک طالبان را می‌توان جزو جریان اسلام سیاسی احیایی در افغانستان معرفی نمود.

همان‌طوری که در دیگر کشورهای اسلامی، اسلام سیاسی اصلاحی در تقابل با اسلام سیاسی احیایی قرار داشته است، در افغانستان نیز چنین بوده و است.

از آنجایی که تحریک طالبان جزو گروه‌های باورمند به اسلام سیاسی احیایی است، به نظر می‌رسد “پیشرفت”، دغدغه‌ی اصلی آن نیست. عملکرد طالبان در گذشته و نیز در هفت ماه پسین به مثابه‌ی گروه حاکم نشان می‌دهد که این گروه در پی “هویت” و “هویت‌سازی” است و با دستاوردها و مظاهر مدرنیته در کشور ناسازگاری دارد. آنچه طالبان در افغانستان انجام می‌دهد، در راستای هویت است، نه پیشرفت و ترقی. همین مسئله، منبع و عامل اصلی تضاد میان طالبان و بخش شهری جامعه‌ی افغانستان و نیز طالبان و جامعه بین‌المللی است.

احمد ارشاد خطیبی

مدیر خبرگزاری
کابل ۲۴ یک خبرگزاری مستقل است، راوی رویدادهای تازه افغانستان و جهان در ۲۴ ساعت شبانه‌روز. کابل ۲۴ در بخش‌ بازتاب‌ خبرهای تازه، تهیه‌ گزارش‌، ارائه تحلیل‌های کارشناسانه و حمایت از حقوق انسانی همه مردم افغانستان به ویژه زنان و اقلیت‌ها، و تقویت‌ و ترویج آزادی‌های اساسی و انسانی فعال خواهد بود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *