ثریا حسینی ۲۰ ساله متولد ولایت دور افتاده و محروم دایکندی است. او یکی از زخمیان حمله بر مرکز آموزشي کاج است. او راوی اتفاقات تلخی است که ۴۲ روز قبل در مرکز آموزشی کاج رخ داد. شانس با او یاری کرد و از رگبار و پارچههای مواد انفجاری جان سالم بدر برد. در این گفتگو از آنچه در کاج اتفاق افتاد میگوید:
کابل۲۴: شما جز زخمیان مرکز کاج بودید، چه اتفاقی افتاد و شاهد چه صحنههای بودید؟
اتفاق عجیبی افتاد و من مشاهده کننده صحنههای دلخراش بودم، ما بخاطر امتحان آزمایشی در کورس حضور داشتیم صبح وقت بود ما مشغول حل کردن سوالات بودیم که شلیک شروع شد و انتحار کننده داخل صنف آمد، اول با شلیک تفنگچه خیلی از شاگردان را تیرباران کرد و بعد واسکت اش را انفجار داد که خیلی از شاگردان که مثل من در امتحان شرکت کرده بودند را شهید و زخمی کرد که من هم یکی از زخمیهای همان حادثه هستم و از ناحیه سر زخمی شدم.
من صحنههای خیلی وحشتناکی را دیدم. من زیر چوکیها پنهان شدهبودم. یکی از حمله کننده داخل صنف شد و تفنگ اش را زیر گلوی یک دختر گذشت و او را کشت.
کابل۲۴: انفجار کاج دقیقا در نزدیکی امتحان سراسری کانکور اتفاق افتاد، شما جز زخمیان بودید چطور و در کجا رفتنید در امتحان کانکور شرکت کردید؟
بلی؛ من در وضعیت جسمی و روحی بسیار خراب ولایت به دایکندی رفتم، در راه که از اینجا(کابل) تا دایکندی بیست و سه ساعت راه است وضعیت جسمی ام خیلی خراب بود و در دایکندی هم بیهوش من را شفاخانه بردند و بسترم کرده بودند از شفاخانه رفتم امتحان دادم.
در صحنه امتحان در اول وضعیت جسمی و روحی ام خراب شد ولی با همان وضعیت پای مقاومت بستم و تا آخر ادامه دادم، از آنجا دوباره من را آوردند شفاخانه و بسترم کردند، چند روز در شفاخانه بستر بودم تا دوباره کابل آمدم.
کابل۲۴: وقتی با وضعيت جسمی نامناسب از اینجا تا دایکندی رفتید که امتحان بدهید چقدر به نتیجه امتحانات امیدوار بودید؟
اول خیلی امیدوار بودم اما در صحنه امتحان وضعیتم خراب شد و دیدم که خیلی چیزها را فراموش کردهام یعنی حادثه باعث فراموشیام شده بود ولی امیدم را از دست ندادم و به نتیجه امیدارم بودم.
کابل۲۴: در کدام رشته کامیاب شدید، آیا انفجار کاج از انگیزه شما برای دانشگاه رفتن نکاستهاست؟
انتخاب اولم طب معالجوی بود اما در انتخاب دوم خود در زبان و ادبیات انگلیسی کامیاب شدم که دلیلش همین حادثه دلخراش کاج بود اما بازهم امیدوار هستم و میخواهم یک داکتر شوم که برای مردم بدون در نظر گرفتن قومیت، نژاد، دین، مذهب، رنگ پوست یعنی بدون در نظر گرفتن هیچ نوع تبعیض خدمت کنم.
میخواهم در آینده یک شفاخانه بزرگ با تمام تجهیزات تأسیس کنم که مریضان بی بضاعت، فقیر و تنگدست در آنجا رایگان تداوی شوند و نیز قصد تأسیس یک موسسه خیریه را دارم که برای کودکان و نوجوانان وسایل آموزش را مهیا سازم.
انفجار دلخراش کاج نه تنها از انگیزه ما در راه علم دانش نکاسته است بلکه انگیزه ما را چند برابر کردهاست و ما مسؤول هستیم آرزو های شهدا را که خیلی ها میگویند آنها با خود به خاک برده اند به حقیقت پیوند دهیم.
کابل۲۴: طالبان سختگیریهای تازهای بر دانشجويان دختر در دانشگاه اعمال کردهاند آیا این سختگیری دختران را از رفتن به دانشگاه ها دلسرد نمیکند؟
این سختگیریها که هیچی طالبان با کشتن ما هم نمیتواند ما را از تحصیل و رفتن به دانشگاه ها باز دارند و دلسرد بسازند، طالبان حالا یک سال و نیم شده آمدهاند دختران را از مکاتب باز داشته و دروازه های مکاتب را بر بروی دختران بستهاند بازهم دختران وابسته به علم اند و تا آخر در پی علم و دانش خواهند بود.
کابل۲۴: زخمهای کاج را بر تن خود چگونه التیام میبخشید؟
با ادامه دادن درسها رسیدن به آرزو های که در راهش شهید دادیم، به حقیقت پیوستن آرزو های شهدا، نابود کردن دشمنان علم و دانش و نابود کردن دشمنان نسل جوان در جهان.
کابل۲۴: دختر بودن در افعانستان چقدر سخت است؟
دختر بودن در افغانستان سخت! افغانستان برای دختر ها جهنمی است که مردان مردسالار ساخته است، امروز افغانستان جهنمی است که نه تنها دختران بلکه تمام زنان در آن میسوزند و هیچ مردی وجود ندارد که این آتش را خاموش کند و ما در تلاش هستیم که خود را از این وضعیت نجات دهیم.
کابل۲۴: ثریا حسینی آینده را چطور میبیند؟
من آینده را درخشانتر از آن تصور میکنم که قبل از انفجار در مرکز عالی آموزشی کاج پیشبینی کرده بودم. من قبل از انتحاری آینده را آنقدر درخشان میدیدم که فکر منفی ام خیلی کم بود ولی حالا بعد از انتحاری اصلا فکر منفی ندارم یعنی انتحاری باعث شده فکر منفی را از مغزم شستشو دهم و آینده را روشن تصور کنم چون ما دوران تاریک مان را گذراندیم و من به این باورم که پشت هر تاریکی حتما روشنایی وجود دارد.