روسیه پس از اینکه سیطره خود بر مناطق داخلی سوریه را تثبیت کرد درصدد است تدابیر خاصی را در مناطق مرزی و پیرامونی خارج از سیطره خود در چارچوب تفاهم های دو جانبه یا چند جانبه با کشورهای همجوار اتخاذ کند. در جنوب غرب سوریه مسکو توانست با هماهنگی اردن و اسرائیل به توافق ۲۰۱۸ پایان دهد و این منطقه را دوباره تحت سیطره نظام درآورد تا زمینه بازگشایی کامل مرزها با اردن و اجرایی کردن توافق انتقال نفت و گاز به لبنان از طریق سوریه را فراهم آورد.
نویسنده: مروان قبلان
کابل۲۴: درحالی که در مناطق شمال غرب سوریه شیوع کرونا شدت گرفته نگاهها به سمت نشست آتی روسیه – ترکیه در سوچی دوخته شده که قرار است در پی تنش زایی روسیه با هدف تحمیل واقعیت های جدید در آخرین منطقه از مناطق کاهش تنش در ماه جاری برگزار شود.
روسیه پس از اینکه سیطره خود بر مناطق داخلی سوریه را تثبیت کرد درصدد است تدابیر خاصی را در مناطق مرزی و پیرامونی خارج از سیطره خود در چارچوب تفاهم های دو جانبه یا چند جانبه با کشورهای همجوار اتخاذ کند.
در جنوب غرب سوریه مسکو توانست با هماهنگی اردن و اسرائیل به توافق 2018 پایان دهد و این منطقه را دوباره تحت سیطره نظام درآورد تا زمینه بازگشایی کامل مرزها با اردن و اجرایی کردن توافق انتقال نفت و گاز به لبنان از طریق سوریه را فراهم آورد.
مسکو به محض اینکه ساماندهی اوضاع در جنوب غرب سوریه را به پایان برد، تمرکز خود را روی شمال گذاشت که معادلات متفاوت قدرت بر آن حاکم است و در آینده نزدیک احتمالا شاهد تحولات مهمی خواهد بود. در شمال غربی روسیه تلاش میکند ترکیه را به موجب توافق پنجم مارس 2020 متعهد به بازکردن بزرگراه ام 4 کند که حلب و لاذقیه را به هم مرتبط میکند و نیروهای مخالفان را به سمت شمال این بزرگراه سوق دهد.
روسیه به نظر میرسد در اینجا درصدد تکرار سناریوی بزرگراه ام 5 متصل کننده حماه و حلب است. به این ترتیب که نشست سوچی در دستیابی به توافقی دراین باره با شکست مواجه شد.
به نظر می رسد اهداف روسیه در این مرحله محدود است و احتمالا با نبردی همه جانبه در ادلب ریسک نخواهد کرد. نبردی که از نظر سیاسی و نظامی برای روسیه پرهزینه خواهد بود و مستقیما این کشور را رو در روی ترکیه قرار خواهد داد و گفت وگوی روسی – آمریکایی را نابود میکند. گفت وگویی که در ماه ژوئیه پس از نشست پوتین – بایدن در دستیابی به توافقی برای تمدید سازوکار وارد کردن کمک های بشردوستانه به سوریه از طریق گذرگاه باب الهوا موفقیت آمیز عمل کرد.
همچنین اینکه حملهای بزرگ در ادلب روابط روسیه – اروپا را در معرض وخامت بیشتر قرار خواهد داد اگر موج پناهندگی جدیدی به وقوع بپیوندد در حالی که همه برای مهار همهگیری کرونا تلاش میکنند. به علاوه اینکه روسیه به نظر میرسد حداقل در حال حاضر آماده نیست مسئولیت حدود چهار میلیون سوری را برعهده بگیرد که در مناطق شمال غرب زندگی میکنند در حالی که میتواند بار آن را بر دوش ترک ها و سازمان ملل متحد بیندازد.
در شمال شرقی به نظر میرسد تدابیر برای روس ها کمتر پیچیده است. روسیه و ترکیه هر دو تمایل دارند که آمریکا را از این منطقه بیرون کنند. روسیه خواستار این امر است چرا که میخواهد این منطقه دوباره تحت سیطره حکومت قرار گیرد و به این ترتیب بتواند روی ثروت های این منطقه دست بگذارد. ترکیه نیز سعی دارد شبه نظامیان نیروهای دمکراتیک سوریه را سرکوب کند. این دو کشور به غیر از مسئله بیرون کردن امریکا تقریبا درباره تمام امور دیگر با یکدیگر اختلاف دارند.
علی رغم نبود فشارهای داخلی یا میدانی مانند افغانستان برای خروج حدود 900 نیروی نظامی آمریکایی از شرق سوریه اما در سایه رویکرد واشنگتن برای تمرکز کامل بر چین این احتمال را نمیتوان کاملا کنار گذاشت. اگر این اتفاق رخ دهد مشخص نیست آمریکا با کدام طرف برای پر کردن جای خالی خود و اعطای ماموریت مقابله با داعش در شرق سوریه هماهنگ میکند. آیا می تواند با متحد ترک خود هماهنگ کند که بر کردها غلبه کند؟ کردهایی که بازوی واشنگتن در مبارزه با داعش بودند و دوستان زیادی در دولت بایدن دارند. یا اینکه با دشمن روسی هماهنگی های لازم را انجام خواهد داد؟ دشمنی که واشنگتن می تواند همراه با او به کردها شکل گیری نوعی فدرالیسم اداری را در مناطقشان تضمین دهد.
این نگرانیها باعث شد رهبری مجلس دموکراتیک سوریه (مسد) یعنی جناح سیاسی قسد به مسکو سفر کند و در راستای پیشی گرفتن از هرگونه تحولات محتملی در این راستا درهای گفت وگو را با مسکو باز کند به جای اینکه روی وفاداری متحد آمریکایی شرط بندی کند و برای مشخص شدن سرنوشت خود در زد و بندهای مذاکرات سه جانبه جاری میان مسکو – واشنگتن – آن ارا انتظار بکشد.