پوتین دلایل زیادی داشت تا به لوکاشنکو اجازه دهد تا برای پایان سریع شورش مذاکره کند با این وعده که به شورشیان و به ویژه پریگوژین اجازه دهد (حداقل در حال حاضر) تحت پیگرد قرار نگیرند. تمام این تحولات در مورد آن چه ممکن است اکنون در روسیه در حال وقوع باشد به ما چه میگوید؟
به گزارش کابل۲۴ به نقل از آتلانتيک، با اعلام توافقی که ظاهرا با میانجیگری “الکساندر لوکاشنکو” رئیس جمهور بلاروس صورت گرفت، “یوگنی پریگوژین” رهبر شورشیان واگنر در ازای توقف کارزار پیشروی به سمت مسکو، اجازه بازنشستگی در بلاروس را پیدا میکند.
“دیمیتری پسکوف” سخنگوی کرملین اشاره کرد که این توافق به دلیل هدفی والاتر که همانا جلوگیری از خونریزی، اجتناب از رویارویی داخلی و جلوگیری از درگیری با نتایج غیرقابل پیشبینی، صورت گرفت. این در حالیست که تنها چند ساعت پیش از آن پوتین در سخنرانیای تلویزیونی از شورش پریگوژین تحت عنوان خیانت یاد کرد؛ خیانتی که به قلب دولت روسیه ضربه زده است.
به نظر میرسید که او مردم روسیه را برای یک جنگ داخلی آماده میکرد. بنابراین، رفتن پریگوژین به بلاروس به معنای واقعی کلمه دست کم در ظاهر عجیب و غریب به نظر میرسد.
این امر زمانی عجیب به نظر میرسد که در روسیه حتی میتوان نوجوانان را به خاطر ارسال و بیان مطلب انتقادی نسبت به “عملیات نظامی ویژه” زندانی کرد و چهرههایی، چون “ایلیا یاشین” و “ولادیمیر کارا” از منتقدان لیبرال به دلیل انتقاداتشان از جنگ اوکراین به ۸.۵ و ۲۵ سال زندان محکوم شده اند. در حالی که اسلحه آنان کلمه بود؛ اسلحه پیگوژین تانک و تفنگ بود.
ممکن است تصور شود که رهبری یک شورش مسلحانه برای رژیم بسیار مشکل سازتر از برخی توئیتها و مصاحبهها است.
بنابراین، “هدف عالی” که پریگوژین به خاطر آن از قلاب رها شد چه بوده است؟ بدیهی است که ترس واقعی در کرملین از شورش پریگوژین این بود که منجر به شورش نظامی گستردهتر شد.
در واقع، قابل توجه است که پریگوژین پس از اعلام مقاصد خود در تلگرام با هیچ مقاومتی در کارزارش به سمت شهر روستوف آن دون، مقر ناحیه نظامی جنوبی روسیه مواجه نشد.
او توانست ظرف مدت چند ساعت مرکز فرماندهی را تصاحب کند. فتح سریع روستوف و سفر سریع او به شمال، به سمت مسکو نشان داد که برخی از واحدهای نیروهای دفاعی روسیه مستقر در مسیر، ممکن است حداقل به طور منفعلانه و شاید حتی فعالانه از ماموریت او حمایت کرده باشند.
با توجه به اینکه جنگ در اوکراین برای ارتش روسیه بد پیش رفته، اگر برخی از افسران جوان ارتش با گلایههای پریگوژین علیه فرماندهی عالی روسیه ابراز همدلی کرده باشند موضوعی قابل درک است.
برآورد تلفات به ۲۵۰۰۰۰ نفر میرسد که شاید یک چهارم آنان کشته شدهاند. طبق گزارشها فرماندهان نیروهای خود را در نبرد رها کرده اند، فساد بیداد میکند و سربازان با تدارکات و آمادگی ناکافی به عنوان گوشت جلوی توپ استفاده میشود.
سخنرانی پوتین هشداری صریح در مورد پیوستن به شورش ارائه داد و تایید ضمنی این بود که پریگوژین با حرکت به سمت مسکو طرفدارانی پیدا خواهد کرد.
علاوه بر این، این واقعیت که مسکو به وضوح برای یک نبرد طولانی و خونین آماده میشد نشان میدهد که نگرانی واقعی از قریب الوقوع بودن یک درگیری گستردهتر وجود داشت.
ستون مزدوران پریگوژین در کمتر از ۲۰۰ کیلومتر خارج از شهر متوقف شد بنابراین، پوتین دلایل زیادی داشت تا به لوکاشنکو اجازه دهد تا برای پایان سریع شورش مذاکره کند با این وعده که به شورشیان و به ویژه پریگوژین اجازه دهد (حداقل در حال حاضر) تحت پیگرد قرار نگیرند.
تمام این تحولات در مورد آن چه ممکن است اکنون در روسیه در حال وقوع باشد و آنچه پوتین ممکن است در آینده دنبال کند، به ما چه میگوید؟
پوتین در حالی که از نظر ما ممکن است ضعیف و ناکارآمد به نظر برسد بدون شک از کنترل خود بر رسانههای روسیه استفاده خواهد کرد تا شورش را به اوکراین، ناتو و دیگر دشمنان روسیه مرتبط سازد.
او حتی ممکن است با انجام معامله با پریگوژین از تلفات جمعی در جنگ داخلی اجتناب کند. با چرخش داستان به بهترین شکل ممکن پوتین خود زنده خواهد ماند اگرچه اسطوره شایستگی او که به دقت ساخته شده آسیب خواهد دید.
با گذشت زمان این رخداد ممکن است باعث از بین رفتن اعتماد نخبگان روسیه به پوتین شود اگرچه بعید است که به زودی کودتایی آشکار علیه او رخ دهد. فراتر از این، عدم سازماندهی در واکنش به شورش کوتاه مدت پریگوژین تنها میتواند برای اوکراین مفید باشد.
مزدوران واگنر یکی از معدود پیروزیهای نظامی روسیه را در تصرف شهر باخموت چند ماه پیش به دست آوردند. اکنون آنان از میدان جنگ خارج شده اند.
علاوه بر این، ممکن است شورشهای نظامی بیشتری در راه باشند. اگرچه این پایان جنگ یا پوتین نیست، اما شورش واگنر ممکن است آغاز پایان هر دو را ثابت کند.