همه آدمها در برهههایی از زندگی خودشان احساس جاماندن یا طرد شدن دارند. برای برخی آدمها این احساس مختص یک برهه نیست و شاید تا آخر عمرشان چنین احساسی را با خودشان به این سو و آن سو بکشند.
این احساس واقعی باشد یا از بدبینی، میتواند ناشی از قضاوتها، تجربههای زیسته ناگوار و اصلا به قول «پل هانام» در فیلم جاماندگان (The Holdovers) جزیی از زندگی « تلخ و پیچیده» باشد.
کابل ۲۴: گذر از اینها گاهی در زندگی بیاختیار و به اجبار مجبور به همنشینی با افرادی هستیم که اکر به دست خودمان باشد حتی یک لحظه تحملشان نمیکنیم، اما پیچیدگیهای زندگی که پیش از این گفتم گاهی ما را به سفرهایی میبرد که ظاهرش مختصات جغرافیایی و زمانی دارد اما باطنش کاملا درونی و ذهنی است.
جالب است که این تجربههای بهاجبار و پیچیده زندگی همیشه به دریافتی درونی منجر میشود و در عین رنجی که نصیب انسان میکند، در ذات خود طنزآمیز و به شدت غیرقابل پیشبینی است.
آدمهایی را در آغاز همنشینی و سفر به اجبار میبینیم، با پیشفرضها، داوریها و مابقی مخلفات مضحک مواجهه با دیگری اما نتیجه چیزهای دیگری است.
همه اینها که گفتم وقتی در قاب تصویر میآید و اسمش میشود «فیلم»، من به آن فیلم میگویم: « فیلم خوب» چون به زندگی خیلی شبیه است به ویژه آنکه دیالوگها، سیر داستان و روایت کارگردان هم باهم جفتوجور باشد.
جاماندگان (The Holdovers) چنین فیلمی است. فیلمی که هم راوی رنجهای انسانی است و هم ماهیت تلخوشیرین آن را بدون شعار زدگی و اغراق، متواضعانه نشان میدهد.