مارتین اسکورسیزی، کارگردان شصت و چهار ساله نیویورکی، با فیلم جان سپرده (مرحوم) به همه یادآوری کرد که چه فیلمساز بزرگ و یگانهای است. جان سپرده، فیلم اسکورسیزی، شاهکاری است که در کنار دیگر شاهکارهای این فیلمساز اسطورهای مانند رفقای خوب، کازینو، دوران معصومیت، راننده تاکسی و گاو خشمگین جا میگیرد.
کابل۲۴: سالها مطالعه و کار و تامل در زمینهٔ سینما باعث شده تا اسکورسیزی درک بسیار عمیقی از اصول روایی کلاسیک و ژانرهای سینمایی به خصوص انواع آمریکاییاش به دست بیاورد، اما همچنان که رابین وود به خوبی تشریح کرده وجه تمایز اسکورسیزی در بازنگری این ژانرها و ترکیب آنها به صورتی است که بیش از هر چیز تصویر خشن و واقعگرایانهٔ او را از ناهنجاریهای جامعه امریکا به معرض نمایش بگذارند.
به این ترتیب اسکورسیزی انتظارات بیننده را به نحو معکوسی برآورده میکند و چشم انداز متفاوت و بهتآوری از خشونتهای آشکار و پنهان جامعهی امریکا ارایه میکند. این رویکرد به همان اندازه که خلاقانه مینمایاند، شجاعانه هم هست و مسلما نظر موافق همه را جلب نمیکند.
آنگونه که گروهی از منتقدان و در راس آنها اندرو ساریس، برخورد مخالفتآمیزی با آثار اسکورسیزی داشتهاند و او را به نبود ساختار در فیلمهایش متهم کردهاند. اسکورسیزی همواره مضامین واقعی و مشخص را سرلوحهٔ کار خود قرار میدهد.
یک شخصیت، یک رابطه، تغییر در سرنوشت و دلبستگی ادمها و تعمیمپذیری خشونت زندگی (آنچنان که در همین فیلم اخیرش میبینیم) در اکثر فیلمهای اسکورسیزی قهرمانهای قصه آدمهای متفاوت و تک افتادهای هستند که دیدگاههایشان نسبت به زندگی با آدمهای اطرافشان فرق دارد و منشا همه کشمکشها و تنشهای آنها با محیط اطراف از همین اختلاف نشأت میگیرد.
بیلی کاستیکان (لئوناردو دی کاپریو) و کالین سالیوان (مت دیمون) دو تا از همین آدمهای تک افتادهاند. بیلی و کالین هر دو در محله آمریکاییهای ایرلندی تبار بوستون متولد و بزرگ شدهاند. این محله تحت تسلط و فرمانروایی فرانک کاستلو (جک نیکلسون) است.
کاستلو یک رئیس اهریمنی است که گانگسترهای بسیاری زبردست او کار میکنند. بیلی و کالین در بزرگسالی راههای متفاوتی را در پیش میگیرند. بیلی با هدف تبدیل شدن به یک سپاهی ایالتی در آکادمی پلیس ثبت نام میکند. کالمن هم به پلیس میپیوندد اما هدف او خبرچینی از اداره پلیس است. کالین در واقع دست راست کاستلو است و به تشکیلات مافیایی او وفادار است.
در همین زمان، کاپیتان کوئیتان (مارتین شین) و سرجوخه دیگنام (مارک والبرگ) بیلی را فرا میخوانند تا ماموریت مهمی را به وی محول کنند. آنها از بیلی میخواهند که در قالب بدلی وارد تشکیلات کاستلو شود و خبرهای آنجا را به اداره پلیس مستقل کند.
به این ترتیب هر دو پولیسها و گنگسترها دارای یک جاسوس در تشکیلات یکدیگر میشوند. به مرور زمان، بیلی پی میبرد که فردی در اداره پلیس مشغول جاسوسی است.
کالین هم پی میبرد که فردی در داخل تشکیلات کاستلو به جاسوس پلیس مشغول است. با این وجود، کالین و بیلی از ماموریت و هویت واقعی همدیگر اطلاعی ندارند. هر کدام از آنها در تلاش است که ما چه زودتر فرد جاسوس را پیدا کند.
فیلمنامهٔ جان سپرده بر اساس فیلمنامهٔ ؛Infenal Affairs نوشت شده است. این فیلم هنگ کنگی محصول سال ۲۰۰۲ است. فیلم مذکور در هنگ کنگ و دیگر کشورهای شرق آسیا به فروشهای بسیار بالایی دست یافت تا آنجا که در دنبالهٔ دیگر برای آن ساختند. کمپانی میرامکس هم
؛Infernal Affairs را برای پخش در امریکا خریداری کرد.
ویلیام موناهان، فیلمنامهنویس جان سپرده، طرح اصلی داستانی را از فیلم هنگ کنگی گرفته و ژرفا و عمق بیشتری به داستان فیلم داده است. پیچیدگیهای شخصیتی هم در نسخه آمریکایی به مراتب بیشتر شده؛ علاوه بر این جان سپرده پنجاه دقیقه بیشتر از مدت زمان فیلم هنگ کنگی است.
یک فیلمنامه و داستان خوب موتور اصلی فیلم جان سپرده است؛ موتوری که هم فیلمساز و هم بازیگران فیلم را به سوی درخشانترین فرازهای حرفهایشان سوق داده است.
فهرست بازیگران جان سپرده، چشمها را خیره میکند: لئوناردو دی کاپریو، جک نیکلسون، مت دیمون، مارتین شین، مارک والبرگ و الک بالدوین، اعتبار والای اسکورسیزی باعث شده تا بزرگانی همچون شین، والبرگ و بالدوین حاضر به بازی در نقشهای مکمل شوند.
نیکلسون بدون این سعی داشته باشد که هر صحنهای را از هم بازیهای خود برباید، کاستلوی اهریمنی را بس مخوفتر از آن چیزی که این کاراکتر در فیلمنامه بوده، از کار درآورده.
دی کاپریو بازیگر محبوب اسکورسیزی است؛ بازیگری که اسکورسیزی دربارهاش گفته:
«چهره دی کاپریو میدان نبرد تعارضهای اخلاقی است.» اما در کنار این بزرگان، بازی خوب و عالی ورا فارمیگا را نباید نادیده گرفت. این بازیگر مستعد و توانا در جان سپرده نقش دختری به اسم مدلین را بازی کرده که مابین بیلی و کالین گیر افتاده و نمیداند که باید کدام یک از این دو را انتخاب کند.
جان سپرده یک فیلم حماسی تراژیک آمریکایی است، یک فیلم بزرگ با وجوه اپرایی، کاراکترها در جان سپرده به بهترین شکل ممکن پرداخت شدهاند و موقعیتهای داستانی از فرصتهای لازم برای توسعهٔ هر چه بیشتر برخوردار شدهاند.
گام و ضرباهنگ هرگز دچار سستی و عدم انسجام نمیشود و فیلم تماشاگر را درگیر تعلیقها و هیجانهای متعددش میکند؛ تعلیق و هیجانی که تدریجا و آرام آرام رو به اوج میگذارد. جان سپرده به موضوعی میپردازد که در بسیاری از آثار اسکورسیزی در محوریت بوده موضوع پیوندهای خونی و خانوادگی، و خیانت.
شخصیتهای اصلی موجودات تک افتادهایاند که دست به خیانت میزنند اما پرسش این است که آیا واقعا به چه کسی دارند خیانت میکنند.