سه امیدواری وجود دارد. ۱- میلیون ها دختر و پسری که در مدارس دموکراسی پرورش یافتند. ۲- تغییر و تحول طالبان که ناگزیرند با یک جامعه متفاوت و متکامل تراز سال ۱۹۹۴ مواجه شوند و ۳- ترس از روسیه، ایران و چین که حاضر نیستند یک کانون افراط گرایی سنی در نزدیکی خود داشته باشند.
نویسنده: امیلیو چارلو
کابل۲۴: اندیشه حمایت، برقراری و حمایت از دموکراسی و رعایت حقوق بشر نه فقط اشتباه نیست بلکه بر پایه جهانی بودن این ارزش ها استوار است و نه بر پایه غربی بودن آنها. متنی که در پی می آید در بلاگ امیلیو چارلو، مسئول روابط خارجی آژانس همکاری و توسعه ایتالیا در هافتینگتون پست انتشار یافته است.
بیست سال افغانستان و همکاری با این کشور هدر نرفته است. نباید کسانی را که به شکست اعتقاد دارند باور داشت. صحبت از صدور کالا نیست بلکه پای آرزوهای جهانی است که اکثر مردان و زنان هماهنگ با اکثریت فرهنگ های بزرگ از آن حمایت می کنند. این بدان معنا نیست که مرتکب اشتباهاتی نشده ایم یا اینکه نباید درس بگیریم.
به منظور حمایت و گسترش دموکراسی به زمان و تعهد سیاسی بلندمدت نیاز است. امنیت افراد و کنترل سرزمین و دفاع در برابر دشمنان خارجی مقدمه ای اجتناب ناپذیر است. نقش نظامیان و نیروهای امنیتی در این پروژه بسیار حائز اهمیت است اما باید محدود باشد. بار سنگین پنتاگون بر تصمیمات و اولویت های توسعه قبل و بعد از طرح افزایش نیروها در سال 2009 نتایج رضایتبخشی به همراه نداشته است.
عدم توازن و تناسب میان هزینه نظامی و سرمایه گذاری در توسعه یک اشتباه بود. اهداکنندگان همواره بیشتر در جمع آوری منابع برای سرمایه گذاری روی توسعه اقتصادی، شبکه های حمایت اجتماعی، تقویت مدیریت، آموزش بیشتر مشکل داشتند.
توسعه، حمایت از نهادها، ارتقای دموکراسی، حرفه ای بودن، تجربه و آموزش می طلبد. این وظیفۀ موسسات توسعه و جامعه مدنی است و صحبت از همبستگی یا اهدای ماشین آلات یا ساخت مدارس نیست بلکه پای برنامه ریزی برای مداخله و تحلیل داده ها به همکاری تنگاتنگ با دولت محلی است.
الگوهای نهادی پیشنهادی بیش از حد سختگیرانه و مبتنی بر تجربیات و فرهنگ های غربی است. اقدامات تقویتی نهادها و آموزش افراد استاندارد هستند و تأثیر اندکی دارند و در افغانستان و سایر مناطق حلال مشکلات نبوده اند و نسخه ای حاوی همزیستی منظم با جامعه ای که از نظر قومی و دینی تجزیه شده، ارائه نداده است.
هر نوع مداخله ای یک وحدت مقاصد در میان تمامی بازیگران را می طلبد در حالی که در افغانستان این مداخله اعم از متحدان و دولت این کشور و نیز سایر بازیگران منطقه ای به هیچ وجه رضایت بخش نبود.
موضوع اقتصاد تریاک که باید جداگانه به آن پرداخت هنوز حل نشده است. به طور کلی خروج از کشور باید به تضمین هایی منوط می شد و مورد موافقت ائتلاف قرار می گرفت.
البته در کنار این اشتباهات سه امیدواری وجود دارد. 1- میلیون ها دختر و پسری که در مدارس دموکراسی پرورش یافتند. 2- تغییر و تحول طالبان که ناگزیرند با یک جامعه متفاوت و متکامل تراز سال 1994 مواجه شوند و 3- ترس از روسیه، ایران و چین که حاضر نیستند یک کانون افراط گرایی سنی در نزدیکی خود داشته باشند. چقدر خوب خواهد بود که اراده اروپا و ایتالیا برای عدم رهاسازی ملت افغان به حال خود به اینها افزوده شود.
منبع: لارپوبلیکا (ایتالیا)