اگرچه چین میخواهد از بروز بحرانهای ناخواسته جلوگیری کند، اما همیشه چنین سناریوهای مخاطره آمیزی را ذاتا بد نمیداند.
مقامهای چینی معتقدند که میتوانند از برخی بحرانها برای پیشبرد منافع چین استفاده کنند. در زمانی که چین باور ندارد ایالات متحده یک درگیری داغ را آغاز کند، سیاست قبول مخاطره و رفتن تا مرز جنگ را راه خوبی برای گرفتن امتیازات میداند.
به گزارش کابل۲۴ به نقل از فارین افرز، بهار گذشته ایالات متحده درخواست ملاقات بین “لی شانگ فو” وزیر دفاع چین و “لوید آستین” همتای امریکایی اش را مطرح کرد. هر دو نفر قرار بود در کنفرانس امنیتی سالانه که در ماه جولای در سنگاپور در شانگریلا برگزار میشود شرکت کنند؛ جایی که روسای دفاعی ایالات متحده و چین به طور سنتی با یکدیگر صحبت میکنند.
با توجه به فراوانی و شدت رفتار ناامن و تحریک آمیز چین در دریای چین جنوبی و تنگه تایوان، گردهمایی امسال فرصت مهمی برای این دو مقام بود تا به طور مستقیم با یکدیگر گفتگو کنند.
برای مثال، در پایان ماه می چین یک جت جنگنده را درست در مقابل یک هواپیمای شناسایی ایالات متحده به پرواز درآورد. دو طرف به راهی برای کاهش تنشها و ایجاد سازوکارهایی نیاز داشتند و هنوز هم نیاز دارند.
با این وجود، چین درخواست ملاقات ایالات متحده را رد کرد. دولت چین خاطر نشان ساخت که واشنگتن، لی را به دلیل خرید سیستمهای تسلیحاتی روسی توسط چین در سال ۲۰۱۸ تحریم کرده و تا زمانی که این تحریم لغو نشود او با مقامهای امریکایی دیداری نخواهد داشت. این تصمیم ناامید کننده بود، اما تعجب آور نبود.
چین از اگست(اسد) ۲۰۲۲ میلادی مجموعه گفتگوها با ایالات متحده که قرار بود بین فرماندهان اصلی نظامی و هماهنگکنندگان سیاستهای دفاعی دو کشور صورت گیرد را به حالت تعلیق درآورده است.
این تعلیق پس از بازدید “نانسی پلوسی” رئیس مجلس نمایندگان امریکا از تایوان صورت گرفت؛ سفری که رهبران چین را خشمگین ساخت.
با این وجود، دلیل دوام این شکاف عمیقتر است. چین از برقراری ارتباط نظامی با ایالات متحده خودداری ورزیده، زیرا معتقد است که سکوت نوعی اهرم است.
چین از طریق این سکوت و عدم گفتگو مایل است وضعیتی را ایجاد نماید که ارتش امریکا احساس ناراحتی کند. چین دوست دارد واشنگتن نگران اقدامات نظامی تحریک آمیز پکن باشد، درخواست کند که چین تضمینی برای اطمینان خاطر ارائه دهد و در نهایت این اطمینان خاطر را دریافت نکند.
پکن امیدوار است از طریق سلب امنیت و ایجاد فضای عدم اطمینان خاطر در ذهن مقامهای امریکایی بتواند واشنگتن را برای کاهش حضور نظامی در آبها و حریم هوایی نزدیک چین تحت فشار قرار دهد.
چین با وجود تمایل به تجاوز در همسایگی خود نمیخواهد جنگی را آغاز کند. با این وجود، به نظر نمیرسد که چین نگران باشد رویکردش باعث تحریک و آغاز جنگ شود. از نظر چین خطر درگیری نظامی پایین است.
در وهله نخست بدان خاطر که ایالات متحده درگیر جنگ اوکراین است و تمایلی به گشودن جبهه دیگری در غرب اقیانوس آرام ندارد.
البته علیرغم آن که به نظر میرسد چین خواهان درگیری واقعی نیست، اما مایل است خطر احتمال وقوع جنگ را حفظ کند.
این واقعیت که پکن تمایل بیشتری برای پذیرش چنین خطراتی دارد آغاز مجدد گفتگوها را برای واشنگتن دشوار میسازد.
ایالات متحده میتواند با جنگ طلبانهتر ساختن رویکرد خود ارتش چین را مجبور به گفتگو کند برای مثال، از طریق انجام گشت زنیهای بیشتر یا انجام مانورهای بیشتر در غرب اقایوس آرام.
با این وجود، چنین تحرکاتی منطقه را بی ثباتتر میسازد و ممکن است نتواند ارتش چین را برای گفتگوهای معنادار با همتای امریکایی خود متقاعد سازد.
در مقابل، واشنگتن میتواند برخی از خواستههای پکن را در ازای خطوط ارتباطی بهتر بپذیرد، اما در آن صورت این تصمیم نوعی پاداش به موضع چین قلمداد خواهد شد.
رفتار خاموش و همراه با سکوت
سیاستهای نظامی چین ناشی از ناآگاهی نیست. پکن نیز مانند واشنگتن میداند که روابط نظامی میتواند تنشها را کاهش دهد و از بروز درگیریها جلوگیری نماید.
به همین دلیل است که در دوره زمامداری “دونالد ترامپ” رئیس جمهور پیشین ایالات متحده، چین مکررا به امید بحث در مورد مدیریت بحران با ایالات متحده در تماس بود.
چینیها در آن زمان نگران بودند که ترامپ برای کسب اطمینان از پیروزی مجدد در انتخابات، جنگی را بر سر تایوان به راه اندازد.
بنابراین، در آن برهه زمانی مقامهای ارشد ارتش آزادیبخش خلق چین بارها با همتایان امریکایی خود صحبت کردند. در واقع، چین به اندازهای نگران بود که “لی زوچنگ” فرمانده ارتش آزادیبخش خلق چین دو تماس تلفنی با جنرال امریکایی “مارک میلی” رئیس ستاد مشترک ارتش داشت.
میلی در هر دو تماس به زوچنگ اطمینان خاطر داد که ایالات متحده به طور ناگهانی حملهای را آغاز نخواهد کرد.
اگرچه پکن میخواهد از بحرانهای ناخواسته جلوگیری کند، اما همواره چنین سناریوهای مخاطره آمیزی را ذاتا بد نمیداند.
مقامهای چینی معتقدند که میتوانند از برخی بحرانها برای پیشبرد منافع چین استفاده کنند.
در زمانی که چین باور ندارد ایالات متحده یک درگیری داغ را آغاز کند، سیاست قبول مخاطره و رفتن تا مرز جنگ برای گرفتن امتیازات را راه خوبی قلمداد میکند.
زمانی که پکن اصرار داشت که لغو تحریمهای وضع شده علیه لی وزیر دفاع چین، شرط دیدار او با آستین خواهد بود بایدن گفت که دولتش در حال بررسی این موضوع است. وزارت امور خارجه امریکا از اظهار نظر در این باره خودداری ورزید و پکن به سرعت این دیدار را رد کرد.
با این وجود، هدف پکن همیشه این نیست که قدرت مذاکره بیشتری را جمع آوری کند. مقامهای چینی گاهی اوقات صرفا قصد دارند از روابط نظامی اجتناب ورزیده و همتایان امریکاییشان را در تاریکی رها کنند.
پکن گمان میکند که چنین گفتگویی به عنوان یک نرده محافظ یا یک شبکه ایمنی عمل میکند که به ایالات متحده اجازه میدهد بدون ترس از عواقب تصمیماتاش به انجام فعالیتهای نظامی در غرب اقیانوس آرام ادامه دهد.
بنابراین، از نظر چین یک خط ارتباط باز در مورد مسائل نظامی، رفتار واشنگتن را تحت تاثیر قرار میدهد و به ایالات متحده اجازه خواهد داد تا آزادی عمل بیش تری داشته باشد. در مقابل، ممانعت از گفتگو ممکن است باعث شود تا مقامهای امریکایی از دانستن خطوط قرمز چین محروم شده و در نتیجه محتاطانهتر رفتار کنند.
در نهایت آن که چین برای مدیریت بحرانها و جلوگیری از درگیریها معتقد است که ایالات متحده باید گفتگو را متوقف کند و حذف منشاء تنش را آغاز کند؛ یعنی حضور واشنگتن در غرب اقیانوس آرام کمرنگ شود.
لی این دیدگاه را در پاسخ به پرسشی درباره رفتار تحریک آمیز چین در شانگریلا این گونه بیان کرد: “چرا کشتیهای جنگی و هواپیماهای جنگی خارجی همواره در اطراف آبهای سرزمینی و حریم هوایی چین در حال چرخش هستند”؟
پکن ممکن است استراتژی خود را کم خطر و با پاداش بالا ببیند، اما اگر ایالات متحده عقب نشینی نکند نتیجه میتواند درگیری و تشدید ناخواسته تنشها باشد.
برای مثال، چین و ایالات متحده ممکن است نسخه خطرناک تری از حادثه EP-۳، ۲۰۰۱ را تجربه کنند؛ حادثهای که در آن دو هواپیمای نظامی چینی با یک هواپیمای جاسوسی ایالات متحده بر فراز دریای چین جنوبی مواجه شدند.
در آن زمان، پکن و واشنگتن روابط بهتری داشتند و موضوع را به صورت مسالمت آمیز حل و فصل کردند. با این وجود، اگر امروز حادثه مشابهی رخ میداد و وزرای دفاع دو کشور با یکدیگر صحبت نمیکردند ممکن بود درگیریای صورت میگرفت.
پکن و واشنگتن یک خط ویژه اختصاصی برای ارتباطات بحران دارند و اگر حادثه دیگری از نوع حادثه مذکور رخ دهد ایالات متحده احتمالا سعی خواهد کرد از آن استفاده کند.
با این وجود، در فبروری گذشته پس از یافتن یک بالن جاسوسی چینی در حریم هوایی ایالات متحده، مقامهای امریکایی تلاش کردند از طریق خط تلفن با مقامهای چینی تماس بگیرند، اما پکن به آن تماس پاسخ نداد.
چین در مورد پاسخ ندادن به تماس خط تلفن امریکا رویکرد مشابه با مخالفت با دیدار وزیر دفاع اش با همتایی امریکایی را دارد: نشانهای از ضعف خواهد بود و هدف رفتن تا مرز جنگ و سیاست پذیرش مخاطره را برهم میزند.
سیاستگذاران چینی با نشستن روی پرتگاه کاملا راحت هستند. در واقع، در داخل چین دیدگاهی رایج وجود دارد که یک بحران نظامی ممکن است اجتناب ناپذیر و شاید حتی مطلوب باشد.
با رقابت در غرب اقیانوس آرام استراتژیستهای چینی متقاعد شده اند که پکن و واشنگتن باید به بن بستی مشابه بحران موشکی کوبا در سال ۱۹۶۲ برسند؛ رویدادی که میتواند دو قدرت را در آستانه جنگ قرار دهد پیش از آن که بنشینند و در مورد شرایط همزیستی خود مذاکره کنند.
ایالات متحده گزینه ساده و خوبی برای گفتگو با چین ندارد. با این وجود، هنوز راههایی وجود دارد که سیاستگذاران ایالات متحده میتوانند از طریق آن با همتایان چینی خود برای پیش بینی پذیرتر ساختن روابط نظامی همکاری کنند.
دو طرف میتوانند به جای انتقاد از یکدیگر بر روی نگرانیهای خاصی تمرکز کنند جایی که ممکن است بتوانند به تفاهم سازنده تری برسند.
اگر چین و ایالات متحده نمیتوانند در مورد مانورهای “ایمن” در برخوردهای نظامی هوایی و دریایی به توافق برسند شاید دست کم بتوانند در مورد این که چه نوع رفتار نظامیای باید به عنوان رفتار “ناامن” تعریف شود با یکدیگر بحث و توافق کنند.
سیاستگذاران ایالات متحده باید به خاطر داشته باشند که تحمل ریسک چین ممکن است برای همیشه بالا نباشد. در واقع، مقامهای چینی میتوانند تا سال آینده محتاطتر باشند به ویژه بسته به آن چه در انتخابات برنامه ریزی شده تایوان رخ خواهد داد.
طبق نظرسنجیها احتمال پیروزی ویلیام لای” معاون رئیس جمهور فعلی تایوان که خواستار استقلال عملی آن جزیره است، بالا میباشد.
اگر چنین سناریویی رخ دهد منجر به اقدامات تنبیهی از سوی چین خواهد شد که به ناچار پاسخ ایالات متحده را در پی خواهد داشت.
در آن صورت چین ممکن است مذاکرات نظامی را راهی برای آرام کردن اوضاع قلمداد کند. با این وجود، هیچ یک از این تعاملات اساسا هدف پکن را که همانا محدود کردن فعالیتهای نظامی ایالات متحده در حاشیه چین است تغییر نخواهد داد.
تا زمانی که ایالات متحده از منطقه عقب نشینی نکند پکن به اعمال فشار ادامه خواهد داد