یاد باد، آن روزگاران یاد باد!

شهرکهنه‌ی کابل، بارانه، باغبان‌کوچه، سراجی، عاشقان و عارفان، خواجه‌صفا، رِکاخانه، آهنگری، سنگ‌تراشی، هندوگذر، کوچه‌ی خرابات، شوربازار -به ویژه “درختِ شِنگ” زادگاهم را- هرگز فراموش نمی‌کنم

نویسنده: جاوید فرهاد
کابل۲۴: آن آوان کودک بودم. شب‌ها با پدر، مادر و دو خواهرم در تابستان، در مهتابی (به‌تعبیرمادرم ماتویی) می‌خوابیدم. پدرم رادیوی “فلپس” بادی‌ چوبی‌اش را با افتخار روشن می‌کرد و آهنگ “غلام رسول کوچک” به‌گوش ما می‌پیچید:
“شاید آخر بمیرم ز هجرانِ تو، زهجرانِ تو
روزِ محشر دستِ من گریبانِ تو، گریبانِ تو”

پیش از خوابیدن، مادرم از سرِ لطف مرا “قتقتک” می داد، و من‌هم قِت قِت می‌خندیدم. پدرم در بسترش آرام آرام “چهارقُل”می‌خواند و بر سر و روی ما “چُف” می‌کرد.

باد ملایمی می‌وزید و صدای ساز از کوچه‌ی خرابات که در نزدیکی ما قرارداشت، به‌گوش می‌رسید.

بامداد با سروصدای پنجره‌های چوبی که در آن هنگام به‌آن “اُرسی‌های پته‌ای” می‌گفتند، از خواب بیدار می‌شدم و گنجشک‌ها را می‌دیدم که روی مهتابی (بام) سرگرم بازی اند. برمی‌خاستم و از سرِ شوخی و از کنار بیره‌ی بام (چوبی که درکنار بام برای مُحکم نگه‌داشتن دیوار کاه‌گِلی از آن استفاده می‌شد)به خانه‌ی همسایه سرک می‌کشیدم تا بدانم که بیرون از جغرافیای کوچکِ ما، چه می‌گذرد…

شهرکهنه‌ی کابل

اکنون همه‌چیز را گُم کرده‌ام. زمان هم گذشته‌است؛ امّا با این تفاوت که من -وهمه‌ای ما- زمان را طی نکرده‌ایم؛ بل این زمان بوده‌ که ما را طی کرده‌است….

مدیر خبرگزاری
کابل ۲۴ یک خبرگزاری مستقل است، راوی رویدادهای تازه افغانستان و جهان در ۲۴ ساعت شبانه‌روز. کابل ۲۴ در بخش‌ بازتاب‌ خبرهای تازه، تهیه‌ گزارش‌، ارائه تحلیل‌های کارشناسانه و حمایت از حقوق انسانی همه مردم افغانستان به ویژه زنان و اقلیت‌ها، و تقویت‌ و ترویج آزادی‌های اساسی و انسانی فعال خواهد بود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *