حملەی پهپادی اوکراین در عمق خاک روسیه و آسیب زدن به نیروی هوایی آن نقطه عطفی در جنگ سه سالەی دو کشور است.
کابل ۲۴: انهدام هواپیماهای فوق استراتژیکی که قابلیت حمل موشکهای دوربرد را دارند در عملیات تار عنکبوت ضربەای کاری بە توان تهاجمی روسیه محسوب میشود.
همزمان قابلیتهای دفاع هوایی و تمهیدات پدافندی مسکو را به طرزی دردناک زیر سوال میبرد.
فراتر از آن موفقیت عظیم اطلاعاتی اوکراین در قاچاق پهپادها از طریق کانتینر به نقاط دوردست روسیه، ضربهای ویرانگر به موقعیت شخصی ولادیمیر پوتین و اسطورەی است که از وی بنام مرد امنیت ساختەاند.
برای ارزیابی تبعات سیاسی و نظامی این عملیات هنوز زود است، اما قدر مسلم موقعیت اوکراین را در گفتگوهای صلح آتی بهبود میبخشد و دولتهای غربی را برای ادامەی کمک به آن ترغیب میکند.
اگر دولت اوکراین بتواند با این درجه از دقت، به اهدافی در فاصلەی دو هزار کیلومتری حمله کند، چرا نخواهد این موفقیت را با زدن اهداف حساس و نمادین در قلب مسکو و مراکز مهم تکرار نماید؟
خاصه اینکه حامیان غربی محدودیتهای گذشته در زمینەی سلاحهای اهدایی را بردارند.
آیا این به معنی سختتر شدن وضع برای پوتین و مواضع سازش ناپذیر کنونی اش نیست؟
شکست سازمان های اطلاعاتی روس در پیشبینی، کشف و پیشگیری از این حملەی بزرگ مقیاس فاجعهای تمام عیار است.
این مساله به اندازەی اشتباهات و ضعف دومین ارتش بزرگ جهان در میدان نبرد اهمیت دارد.
مقصر اصلی این کوررنگی در درجەی اول نظام سیاسی شخصی شده و غیردمکراتیک روسیه است.
جایی که ترفیع و ترقی بر مبنای وفاداریهای شخصی صورت میگیرد و فساد گسترده و عضویت و وابستگی در شبکههای مالی و سیاسی در هم تنیده، فضایی برای شایستگی و رقابت سالم بر جای نمیگذارد.
پیشبینی پاسخ روسیه به حملەی دیشب دشوار نیست و انتقامی سخت در انتظار کییف است.
اما معلوم نیست نظام روسیه با مقصران داخلی چگونه رفتار میکند.
در جنوری 1939 در دوران تصفیههای استالینی، خروشچف جانشین بعدی استالین، مسئول اوکراین شد.
ورود وی همزمان بود با بروز بیماری ناشناخته میان اسبهای غرب اوکراین و گله گله مردن آنها.
هنگامی که خروشچف به بررسی موضوع میپردازد میبیند که مقامات محلی با دستگیری تعدادی دامپزشک و کارشناس آنها را متهم کردهاند که بهعنوان ستون پنجم آلمانها، اسبها را زهرخورد کردهاند.
اهمیت ترابری اسب در آن زمان برای ارتش سرخ که در بیم حملەی رایش بە سر میبرد، معادل تانک و زرهپوش و حتی هواپیما بود.
خروشچف به داستان مشکوک می شود. متهمان را احضار و دوباره بازجویی میکند.
سپس دو کمیسیون موازی برای بررسی دوباره پدید میآورد. هر دو کمیسیون به یک نتیجه میرسند: قارچی سمی که در یونجەی تر میروید، عامل کشتار جمعی اسب هاست.
گزارش به استالین میرسد و با دستور خشک کردن مزارع یونجه مشکل حل میشود.
اما مشکل متهمان باقی میماند که با وجود کشف علت اصلی و تصمیم نظام برای آزادی آنها، اعترافات اجباری را تکرار و حاضر به عدول از تلقینات بازجویان پولیس مخفی نبودند!
اگر در دیکتاتوری استالین هنوز چند تا آدم اصلاح طلب و پیگیر حقیقت وجود داشت، احتمالا دست دم و دستگاه الیگارشیک و رفاقتی پوتین حتی از رژیم وحشت “ماما یوسف” هم خالیتر است!
صلاح الدین خدیو