برای هر دو نفر یعنی “شی جین پینگ” رئیس جمهور فعلی چین و “صدام حسین” رئیس جمهور اسبق عراق قدرت مطلق کافی نبود.
نویسنده: رابرت کاپلان؛ روزنامه نگار و نویسنده سرشناس آمریکایی دارای کرسی رابرت اشتراوس هوپه در ژئوپولیتیک در موسسه تحقیقات سیاست خارجی است. کتابهای او عمدتاً در حوزه سیاست خارجی چاپ شدهاند. در طول سه دهه گذشته مقالات بسیاری از او در نشریات معتبری، چون آتلانتیک، واشنگتن پست، نیویارک تایمز، نشنال اینترست، وال استریت ژورنال و فارین افرز منتشر شدهاند. یکی از تاثیرگذارترین مقالات کاپلان، «آنارشی آینده» است که در ماهنامه «آتلانتیک» در سال ۱۹۹۴ منتشر شد. منتقدان مقاله آن را با تز «برخورد تمدن» هانتینگتون مقایسه کردهاند، زیرا کاپلان درگیریها را در جهان معاصر به عنوان مبارزه بین بدوی گرایی و تمدنها معرفی میکند. یکی دیگر از موضوعات رایج در آثار کاپلان ظهور مجدد تنشهای فرهنگی و تاریخی است که به طور موقت در طول جنگ سرد به حالت تعلیق درآمده بود. “رابرت گیتس” وزیر دفاع وقت امریکا در سال ۲۰۰۹ میلادی کاپلان را به عضویت هیئت سیاست دفاعی کمیته مشورتی فدرال در وزارت دفاع ایالات متحده منصوب کرد. در سالهای ۲۰۱۱ و ۲۰۱۲ میلادی نشریه «فارین پالسی» کاپلان را به عنوان یکی از ۱۰۰ متفکر برتر جهان معرفی کرد. کاپلان بیش از هر متفکر دیگری از «جان مرشایمر» از متفکران مکتب واقع گرایی در نظریههای روابط بین الملل تاثیر پذیرفته و در کتابهای متعدد خود ارجاعاتی به نظرات وی داشته است.
به گزارش کابل۲۴ به نقل از نشنال اینترست؛ تحکیم قدرت شی جین پینگ در کنگره اخیر حزب کمونیست در پکن با چرخشی شکسپیری انجام شد. به نظر میرسد “هو جین تائو” سلف شی به عنوان رئیسجمهور که کنار شی نشسته بود توسط دو نفر از حاضران در مقابل دوربینهای تلویزیونی به زور از جلسه پایانی کنگره حذف شد. زمانی که روابط ایالات متحده و چین پایدار و قابل بهبود به نظر میرسید “هو” بر یک سیستم سیاسی و اقتصادی نسبتا باز و مرفه ریاست میکرد. در حالی که ممکن است توضیحی پیش پا افتاده برای حذف هو از کنگره وجود داشته باشد مانند نگرانی درباره وضعیت سلامتی واقعیت آن است که به احتمال زیاد شی شخصا فرمان تحقیر عمومی “هو” را صادر کرده بود.
این صحنهها تحقیر دیگری را به یاد من میآورد هر چند بسیار وحشیانه تر. در ۲۲ جنوری ۱۹۷۹ میلادی، شش روز پس از جایگزینی رسمی “احمد حسن البکر” به عنوان رئیس جمهور عراق صدام حسین جلسهای را با رهبران حزب سوسیالیست بعث تشکیل داد که دستور ضبط ویدئویی آن را صادر کرد و در یوتیوب موجود است. صدام که در مرکز صحنه نشسته بود اعلام کرد که شصت و شش رهبر حزب به عنوان خائن آشکار شده اند و ستون پنجم را تشکیل میدهند. هنگامی که هر نام خوانده میشد نگهبانان مردی گیج را از جایگاهش در میان حضار گرفتند و به زور از سالن خارج کردند.
در پایان این روند آنانی که هنوز نشسته بودند با ترس و هم چنین آسودگی خود به پا خاستند و فریاد وفاداری بی پایان به صدام را سر دادند. از شصت و شش نفر نامبرده بیست و دو نفر به سرعت تیرباران شدند. در پاییز آن سال، تصفیههای گسترده تری دنبال شد. کشور اکنون به معنای واقعی کلمه متعلق به صدام بود. او ترس کامل را بر عراق حکمفرما ساخته بود.
تثبیت قدرت صدام در روزنامههای آن روز جهان چندان مورد توجه قرار نگرفت، زیرا در آن زمان او را تنها یک دیکتاتور کسل کننده عرب میدانستند. با این وجود، آن جلسه حزب بعث که در آن او رقبای خیالی خود را از سالن حذف کرد مقدمه تام رویدادهای بعدی رخ داده بود: کشتار حدود ۲۵۰ هزار نفر از هموطنان اش در طول ربع قرن حکمرانی، تهاجم او در سال ۱۹۸۰ به ولایت نفت خیز خوزستان در ایران که باعث شعله ور شدن جنگ ایران و عراق شد و در نتیجه آن صدها هزار نفر دیگر کشته شدند، تهاجم او به کویت در سال ۱۹۹۰ میلادی که منجر به آغاز جنگ اول خلیج فارس شد و رد بازرسی تسلیحاتی بازرسان سازمان ملل متحد توسط او که به جنگ دوم خلیج فارس منجر شد و صدها هزار نفر دیگر از جمله چندین هزار آمریکایی بر اثر آن کشته شدند. همه چیز از زمانی شروع شده بود که گروهی از مردان را به زور از یک جلسه عمومی حذف کردند. این لحظه دقیقی بود که نشان از مالکیت واقعی صدام بر حزب بعث و در نتیجه کشورش داشت. تحقیر عمومی و متعاقب آن تخریب اعضای حزب برای رمز و راز قدرت او بسیار مهم بود.
تفاوت میان شی و صدام زیاد است. شی یک شاهزاده تحصیلکرده دانشگاهی است که در ردههای دستگاه کمونیستی بسیار نهادینه شده در آن چیزی که اکنون دومین اقتصاد بزرگ جهان است ارتقا پیدا کرد. صدام یکی از اراذل و اوباش طایفهای در پس آبهای امپراتوری عثمانی بود. شی یک مرد را از سالن خارج کرد و صدام دهها نفر را حذف و اعدام کرده بود.
با این وجود، در اینجا یک پژواک یک صدای مشترک به گوش میرسد. برای هر دو مرد، قدرت مطلق کافی نبود. یک نفر باید به طور علنی و به شکلی دراماتیک تحقیر میشد تا وضعیت به مسیری که باید هدایت میشد. ایده هر دو یکسان بوده است: “هرکس مرا به چالش بکشد نابود خواهد شد”. در هر دو مورد بدبینی با ایدئولوژی لنینیستی ادغام شده بود، زیرا حزب بعث نیز شاخهای از کمونیسم بود.
صدام پس از آن جلسه پیش رفت تا یکی از خونینترین دوران تاریخ خاورمیانه را رقم زند. با این وجود، در مقایسه با ظرفیت بالقوه شی برای ایجاد ویرانی بین المللی صدام ممکن است تنها یک دست گرمی بوده باشد. ایالات متحده در عراق دچار اشتباه محاسباتی شده بود و صدمات زیادی نیز متحمل شد. با این وجود، جنگ عراق مانند جنگ ویتنام ایالات متحده را از مسیر ژئوپولیتیک خود منحرف نکرد. ایالات متحده هم چنان قدرت برتر نظامی و اقتصادی جهان است.
با این وجود، چین بسیار متفاوت از عراق است حتی با وجود این که شی به روش بسیار پیچیدهتر خود به اندازه صدام در مورد جاه طلبیهای منطقهای و جهانی اش رویکردی تهاجمی دارد. خطرات نه تنها برای تایوان و دیگر متحدان آسیایی ما بلکه برای کل جهان قابل اغراق نیست. ما نمیتوانیم در آسیا مانند خاورمیانه اشتباه محاسباتی انجام دهیم. زمانی که صدام بر حزب بعث تسلط یافت عده کمی به این موضوع توجه کردند، اما اکنون هیچ کس نمیتواند بگوید که به ما هشدار داده نشده است. از “هو جینتائو” بپرسید